اهمیت روش شناسی ناشی از نقش تأثیرگذار روش در موفقیت و شکست یک پژوهش است. به همان اندازه که روش در پژوهش اهمیت دارد، روش شناسی به عنوان علم درجه دو در داوری، گزینش و الگوگیری از روش ها نقش دارد. یکی از عرصه هایی که نیازمند روش شناسی است، عرصه استنباط های ائمه: از قرآن است. اگر این پیش فرض را بپذیریم که ائمه احکام شرعی را از قرآن استنباط کرده اند، آن گاه این پرسش مطرح می شود که شیوه استنباط آنان چگونه بوده است؟ چه مبانی و قواعدی را به کار گرفته اند؟ و چه ویژگی هایی در شیوه آنان وجود دارد؟ این پژوهش که خود به روش توصیفی- تحلیلی سامان یافته، در صدد است به این پرسش پاسخ دهد و بکوشد تا حد توان، مختصات روش استنباط ائمه را بیان نماید. دستاورد این پژوهش آن است که استنباط های ائمه مبتنی بر پیش فرض های خاصی نسبت به قرآن و غیر قرآن بوده است و قواعد گوناگونی را که قدر مشترک همه آنها عقلایی بودن است و بعضاً در علوم مقدماتی اجتهاد مورد بحث قرار نگرفته، به کار برده اند. ازاین رو ائمه را می توان بنیانگذار قواعد استنباط شریعت دانست.