هدف این پژوهش بررسی اثر تعدیل کنندگی اهمیت صاحب کار بر رابطه بین تغییر مؤسسه حسابرسی شامل تغییر اجباری و اختیاری مؤسسه حسابرسی و تمرکز بازار حسابرسی در بازه زمانی 1397-1390 است. برای شناسایی تمرکز بازار حسابرسی از شاخص های تمرکز بازار مانند نسبت تمرکز، شاخص هرفیندال-هیرشمن و شاخص آنتروپی استفاده شد. نتایج آزمون فرضیه های پژوهش با استفاده از الگوی داده های ترکیبی نشان داد که اهمیت صاحب کار بر رابطه بین تغییر مؤسسه حسابرسی و تمرکز بازار حسابرسی اثر تعدیل کنندگی دارد و سبب مستقیم شدن رابطه شد. هم چنین، نتایج نشان داد که بین تغییر اجباری و اختیاری مؤسسه حسابرسی و هر سه شاخص تمرکز بازار حسابرسی شامل نسبت تمرکز، شاخص هرفیندال-هیرشمن و شاخص آنتروپی رابطه معکوس و معنی داری وجود دارد. یعنی، با افزایش (کاهش) تغییر اجباری و اختیاری مؤسسه حسابرسی، تمرکز بازار حسابرسی کاهش (افزایش) می یابد. افزون بر این، بین متغیرهای کنترلی اندازه و تمرکز صاحب کار و تمرکز بازار حسابرسی رابطه مستقیم و معنی داری مشاهده شد. بنابراین، اهمیت صاحب کار و تغییر مؤسسه حسابرسی عاملی مؤثر بر توزیع بازار بین مؤسسه های حسابرسی و در نتیجه، تمرکز بازار حسابرسی است.