هدف پژوهش حاضر بررسی میزان سازگاری کشاورزان روستاهای دهستان بکشلوچای ارومیه می باشد زیرا تغییرات اقلیمی در بسیاری از نقاط جهان آثار خود را در دهه های اخیر بر جای گذاشته است و انتظار می رود تاثیر این تغییرات در دهه های آینده تشدید شود. در این بین معیشت در جوامع وابسته به کشاورزی به شدت تحت تأثیر آب و هوا بوده و آسیب پذیری بیشتری را تجربه می نمایند. به همین دلیل شناسایی مراحل پاسخ و واکنش آنها اهمیت زیادی دارد. با توجه به تاثیر منفی این تغییرات بر تولید بخش کشاورزی، و از طرفی دیگر به دلیل اینکه تولید محصولات کشاورزی منبع درآمد بسیاری از جوامع روستایی می باشد، لذا سازگاری جوامع روستایی (مخصوصا کشاورزان) برای حفظ معیشت و اطمینان از امنیت غذایی خود امری کاملا ضروری است. روش مورد استفاده تحلیل و توصیفی و روش جمع آوری اطلاعات نیز روش پیمایشی و اسنادی بوده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون های آماریT تک نمونه ای، آزمون کرونباخ، آزمون تحلیل عامل تاییدی و رگرسیون استفاده شده است، نتایج حاصل شده از آزمون کرونباخ نشان دهنده 0.731 بود. نتایج آزمون T نشان از پایین بودن میزان سازگاری کشاورزان به میزان 2.67 است و در بین مولفه های طرح شده مولفه دانش و اطلاعات نوین با امتیاز میانگین 3.19 اهمیت بیشتری داشته است. نتایج آزمون رگرسیون بیانگر تاثیر زیاد دانش و اطلاعات نوین و تغییر و تحول با سطح سازگاری کشاورزان به ترتیب با میزان 0.62 و 0.4 بوده است. نتایج تحلیل عاملی تاییدی بیانگر اهمیت مولفه دانش نوین بود،و در میان گویه های دانش نوین، میزان دانش در رابطه با روش های نوین کاشت با امتیاز 0.9 و میزان دانش در ارتباط با روش های نوین برداشت با امتیاز 0.883 بیشترین تاثیر را داشته اند.