شکل گیری روستاها را به عنوان نخستین هسته های مدنیت و فعالیت می توان به عوامل محیطی مرتبط دانست، اما تداوم حیات اقتصادی و اجتماعی روستاها در گذر زمان با چالش های اساسی ناشی از افول کارکردهای کشاورزی، به عنوان اصلی ترین کارکرد محیطی، مواجه شده است. هدف اصلی از این مطالعه بررسی تحولات کشاورزی روستاهای استان طی یک دهه با تأکید بر کارکردهای کشاورزی است. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش شناسی در گروه تحقیقات توصیفی – تحلیلی قرار می گیرد. برای این منظور تمامی 733 روستاهای بالای بیست خانوار استان در دو سرشماری کشاورزی 1382 و 1393 مورد مطالعه قرار گرفته و با استخراج همه متغیرهای کشاورزی مشابه در دو مقطع، 20 شاخص مقطعی و تحولی تعریف و محاسبه شد. پس از توصیف آماری و ارزیابی توزیع شاخص ها، مدل سازی تحولات کشاورزی مناطق روستایی استان در دو مقطع با روش معادله یابی ساختاری و مبتنی بر رویکرد خودگردان سازی با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS Graphic انجام شد. با توجه به ضرایب مسیر و علامت آنها در ابتدای دوره می توان نتیجه گرفت که وضعیت کشاورزی روستاهای استان در مقطع زمانی ابتدای دوره، از یکسو بیشتر مبتنی بر زراعت بوده است تا باغبانی و از سوی دیگر بیشتر مبتنی بر عامل و نهاده زمین بوده است تا عامل و نهاده آب. اما نتایج مقطع زمانی انتهای دوره در مقایسه با مدل مربوط به ابتدای دوره، نشان داد که طی این مدت، تعیین کنندگی و اهمیت زمین جای خود را به آب داده است. لذا روند روبه افول تغییر و تحولات کارکردهای کشاورزی روستاهای استان طی این دوره، بیش از هر چیز تحت تأثیر عامل تعیین کننده آب بوده است. ایجاد ساختار سازمانی واحد با هدف سیاست گذاری و تصمیم گیری در زمینه دو عامل پایه زمین و آب و همچنین تشکیلات استانی برای اجرای سیاست ها در یک دیدگاه فرابخشی از جمله پیشنهاداتی است که می تواند به حل مشکلات کشاورزی جوامع روستایی کمک نماید