آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۰

چکیده

مطالعات نشان می دهد که زندگی زنان در طول تاریخ همواره با فراز و فرود و اغلب بی عدالتی و تحقیر مواجه بوده است. باتوجه به مردانه نویسی در تاریخ و ادبیات فارسی، کمتر می توان اطلاعات کاملی درباره ویژگی های شخصیتی و جامعه شناختی زنان به دست آورد. در عصر قاجار و همزمان با تحولات در اروپا برخی از زنان آغازگر تحول در دربار شدند. حضور آنها در محافل سیاسی، اجتماعی و ادبی و آثاری که ازخود به جا گذارد ه اند، برای شناخت میزان این تحولات اهمیت دارد. در میان این آثار، نامه ها به دلیل گزارش واقعیات زندگی، ارزش بیشتری دارند. این پژوهش برآن بوده است تا با تحلیل این نامه ها، میزان و چگونگی اعمال قدرت یکی از زنان درباری را بررسی نماید. روش پژوهش در این مقاله براساس تحلیل نامه های فروغ الدوله، دختر ناصرالدین شاه قاجار، و انطباق محتوای آنها با گزاره های قدرت میشل فوکو، نظریه پرداز قرن نوزدهم، استوار شده است. نتیجه به دست آمده حاکی از آن است که علی رغم افزایش آگاهی و بیشتر شدن حضور این زنان در فعالیت های اجتماعی، آنها نتوانسته اند بدون پشت گرمی و حمایت مردان، خواسته های خود را اجرا نمایند و از نظر توزیع قدرت، در مرتبه فرودست قرارگرفته اند.

تبلیغات