بی پروایی های حلاج در شکستن سنّت های مورد قبول صوفیان و طرد شدن از حلقه نزدیکان مشایخ عصر، علی الخصوص جنید بغدادی، باعث شد صوفیان در بسیاری از آثار اولیه خود، توجه چندانی به او نکنند و تنها به ذکر چند حکایت کوتاه از او بسنده نمایند؛ اما هجویری اولین بار در کشف المحجوب با مطرح ساختن اتهامات حلاج، در پی پاسخ گویی به آن ها برآمد. هجویری که وابسته به مکتب جنیدیه است، مخالفت های جنید با حلاج را نادیده می گیرد، تا بتواند به گونه ای حلاج را تبرئه کند که تهمتی متوجه جنید نباشد. با جستجو در عبارات هجویری در خصوص حلاج به تناقضات زیادی برمی خوریم که حاصل همین رویکرد دوگانه است. در پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی، علاوه بر نشان دادن بخشی از این پریشان گویی ها، رویکرد هجویری را به شخصیت حلاج با دقت در لقب اعطایی او، یعنی «مستغرق معنی و مستهلک دعوی»، بررسی کرده ایم. ضمن برشمردن مصادیق مختلف «دعوی» و «معنی» در کشف المحجوب ، مشخص شد که «زبان عبارت و اشارت» مهم ترین مصداق «معنی» و «دعوی» در کشف المحجوب است. از این منظر، هجویری سعی دارد بی پروایی حلاج را در افشاء اسرار الهی از مقوله «دعوی» بشمارد و با پیوندزدن آن به بحث «سکر» و «صحو»، نظر جنید را مبنی بر «ترجیح سکوت بر کلام» تأیید کند.