سلاح های کشتار جمعی و آثار مخرب آن ها، همواره مورد توجه حقوقدانان در راستای ایجاد موانع حقوقی عدم اشاعه آن ها بوده است. چرا که پیامدهای فراوان این سلاح ها در جامعه جهانی از هیچ کس پوشیده نیست. مقاله حاضر ضمن پرداختن به ماهیت توافقنامه بین المللی «برنامه جامع اقدام مشترک» موسوم به «برجام»، در صدد بررسی نقش عدم اشاعه سلاح های کشتار جمعی در حقوق بین الملل است. در این مقاله پس از بسط فضای مفهومی «برجام»، به اهمیت و نقش آن در عدم اشاعه سلاح های کشتار جمعی مورد بررسی قرار می گیرد. این، مقاله درصدد پاسخ به این پرسش است که برجام از چه طریقی می تواند بر عدم اشاعه سلاح های کشتار جمعی در حقوق بین الملل تأثیرگذار باشد؟ روش تحقیق مورد استفاده در این مقاله، توصیفی- تحلیلی است و گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای صورت پذیرفته است. با توجه به فقدان تعدد کافی در پژوهش های انجام شده مرتبط با موضوع «برجام» و نیز نظر به تأثیر «برجام» بر حقوق بین الملل حاکم بر عدم اشاعه سلاح های کشتار جمعی، و اینکه پژوهش حاضر با هدف تدوین و احصاء پیامدهای «برجام» بر اشاعه سلاح های کشتار جمعی، از نگاه راهبردی به متن توافق و نه محتوای توافق صورت پذیرفته، نتیجه کلی مقاله نشان می دهد که «برجام» از طریق تعهد و عمل به پروتکل الحاقی و پادمان آژانس بین المللی انرژی هسته ای و یادمان ها و اقدامات شفاف سازی شده مطرح در متن توافقنامه وین، از طریق کاهش رقابت تسلیحاتی و منع گسترش سلاح های هسته ای بر حقوق بین الملل حاکم بر عدم اشاعه سلاح های کشتار جمعی تأثیر می گذارد.