آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۰

چکیده

مطالعه روند رشد و توسعه کشورهای توسعه یافته، حکایت از این واقعیت دارد که نظام های آموزش عالی، همواره یکی از ارکان و عامل بنیادی تکامل و توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در این کشورها بوده است. بنابراین، کشورهایی که خواهان توسعه همه جانبه، متوازن و پایدار هستند، لازم است نظام آموزش عالی خود را به طور متوازن و پایدار توسعه بخشند.  تحولات جهانی دهه 80 و تاثیر آن بر نظام و ساختار کشورها همچنین رسوخ پارادایم «کوچک شدن جهانی» و آگاهی ساکنان زمین از «جهان کوچک شده» سبب گردید که این تحولات نه تنها جنبه های «ذهنی» بلکه تمام ابعاد «عینی» زندگی «فردی» و «جمعی» انسان را متاثر سازد. از این رو بهره گیری از تهدیدهای ناشی از این پدیده و تبدیل آن به فرصت در جهت منافع ملی، قطعاً از ضرورت های مهم و بنیادین در استراتژی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشورها در دهه حاضر خواهد بود بنحویکه موضوع بین المللی شدن زیرساخت آموزش با تاکید و تمرکز بر مقوله آموزش عالی یکی از مهمترین مصادیق مستدل و مستند در این ادعاست. در این مقاله با نگاهی قیاسی و با استمداد از دیدگاه نایت بعنوان چهارچوب نظری تحقیق نسبت به مطالعه تطبیقی زیرساخت آموزش عالی و نقش آن در فرایند توسعه منافع ملی کشورها اقدام شد و در نهایت با تحلیل وضعیت موجود کشور در این زیرساخت و ضمن تاکید بر نقش آموزش در فرایند توسعه ملی نسبت به شناسایی خلاء موجود در این زمینه بر مبنای دورنمای مطلوب ترسیم شده در اسناد بالادستی نظام نظیر سند چشم انداز افق 1404 نسبت به پیشنهاد بایسته های تحقق موضوع در بهره برداری از این فرصت مغتنم در کشور اقدام گردید.

تبلیغات