پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مداخله توان بخشیِ شناختی بر بهبود کارکردهای اجرایی و توجه دانش آموزان دارای مشکل یادگیری انجام شد. در یک طرح آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری با روش نمونه گیری دردسترس 42 نفر از دانش آموزان کم پیشرفت مدارس ابتدایی شهر تهران انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. گروه آزمایش 12 جلسه مداخله توان بخشی شناختی دریافت کردند. مقیاس درجه بندی رفتاری کارکردهای اجرایی و آزمون رنگ واژه استروپ در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یک ماهه برای دو گروه اجرا شد و یافته ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانسِ آمیخته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که بین دو گروهِ آزمایش و کنترل، در متغیرهای بازداری، آغازگری، حافظه کاری، برنامه ریزی، پایش تکلیف، سازمان دهی مواد و توجه در مراحل پس آزمون و پیگیری تفاوت معنی داری وجود دارد. بدین معنا که گروه آزمایش که مداخله توان بخشیِ شناختی را دریافت کردند، در مرحله پس آزمون در کارکردهای اجرایی و توجه، عملکرد بهتری نسبت به گروه کنترل نشان دادند که تغییرات ایجاد شده در مرحله پیگیری نیز پایدار بوده است. همچنین براساس نتایج به دست آمده، مداخله توان بخشیِ شناختیِ تأثیر معناداری بر جابجایی و کنترل هیجانی این دانش آموزان نشان نداد. با توجه به یافته های به دست آمده می توان چنین گفت که استفاده از مداخله توان بخشی شناختی، در جهت کاهش مشکلات شناختی و بهبود پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارای مشکل یادگیری می تواند موثر باشد.