آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۰

چکیده

جایگاه توصیف در داستان های مدرنیستی، متفاوت از داستان های کلاسیک است. در این راستا، تکنیک ها، کارکردها و سوژه های وصف نیز تغییر می یابد. توصیف در داستان های سنتی، منحصر به مفاهیم عینی و قابل مشاهده می باشد. ساختار وصف ها بر اساس عناصر واقعی، شمول گرا و غیرتجریدی بنا می شود. اما در آثار مدرن، وصف ها درونی و معناگرا می شود. به رفتارها و مضمون ها بیشتر از ظواهر توجه می گردد. نویسنده مدرن به معانی ثانوی و معنوی ویژگی های ظاهری اشخاص و اشیاء توجه می کند که برآیندی از تعمق و تحلیل فلسفی او بر سوژه هایش است. پایه وصف ها نیز بر مبنای عناصر جزئی، ذهنی و خیالی شکل می گیرد. در این راستا، تکنیک ها، کارکردها و سوژه های وصف نیز تغییر می یابد. مداقه آثار ابوتراب خسروی از منظر شگردهای توصیفی معرفی شده حائز اهمیت است که این پژوهش به آن پرداخته است. شگردهای توصیف در جستار پیش رو به روش (توصیفی- تحلیلی) بررسی شده است. پرسش اصلی این پژوهش مبتنی بر این مطلب است که آیا با مطالعه تطبیقی داستان های سنتی و مدرن می توان به تفاوت جایگاه وصف در این دو مقوله اشاره نمود؟ نتایج این بررسی نشان می دهد که آثار خسروی توانایی نمود و واکاوی شگردهای جدید توصیفی و انگاره بندی جدیدی از ساختار توصیف، موسوم به «وصف مدرنیستی» را در خود دارد.

تبلیغات