آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۰

چکیده

جایگاه و نقش «زن» در اجتماع و نگرش های مثبت و منفی در این باب موضوعی است که همواره، از دیرباز و پرتکرار در ادبیات شرق و غرب، از کلاسیک تا مدرن بازتاب داشته است. به ویژه امروزه با اوجگیری موج گرایش های اجتماعی زن مدار و فمینیستی و تسرّی آن به حوزه ادبیات، سخن در باب تلقی های یکسویه نویسندگان آثار ادبی و فراتر از آن دیدگاه های زن ستیزانه، بیش از پیش محل بحث و پژوهش است. مقاله حاضر با رویکردی به این مهم، در میان آثار کلاسیک ادبیات جهان، هزار و یک شب از مشرق زمین و قصه های کنتربری اثر جفری چاسر داستانسرا و شاعر شهیر انگلیسی از غرب را به دلیل تناسب زمانی، سبک ادبی و مشابهت بستر اجتماعی روزگار خلق دو اثر، برگزیده و مؤلفهء «زن» را در آن ها مورد بررسی تطبیقی و همسنجی قرار داده است و در پایان به دریافت دیدگاه هایی کمابیش مشترک با دامنه ای پارادوکسیکال از مفاهیم زن ستیزانه- زن ستایانه در دو اثر مذکور، منجر شده است

تبلیغات