آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۰

چکیده

شاعران پارسی سرا از ابتدای پیدایش شعر، از ظرفیّت های گوناگون زبان و الفاظ برای کشف مضامین تازه و بکر بهره برده اند. با وجود پژوهش های متعدّدی که در این باره انجام شده است، واژه هایی وجود دارند  که علیرغم داشتن بسامد بالا و نقش قابل تأمّل آن ها در پهنه ی ادب فارسی، تاکنون تحقیق و پژوهشی درباره ی آن واژه ها صورت نگرفته است. واژ ه ی «اسپند» از جمله ی آن واژه هاست. پژوهش حاضر سیر تحوّل و تطوّر معنایی این مضمون را از ابتدای پیدایش شعر فارسی، (قرن سوم) تا سده ی حاضر مطالعه کرده است. حاصل پژوهش نشان می دهد که در شعرِ سبک خراسانی و عراقی، مضمون های ابداع شده تنوّع چندانی ندارد و می شود آن ها را در چند مؤلّفه ی کلّی دسته بندی کرد: مثل دفع چشم زخم، تشبیه به خال، تشبیه به مردمکِ چشم و...؛ امّا با ظهور سبک هندی و ظهور شاعران نازک خیال این سبک، این واژه چنان مورد توجّه قرار می گیرد که از آثار این سبک، می توان صدها بیت درباره ی اسپند به دست آورد. به گونه ای که گاه، این کلمه در قالب ردیف اسمی نیز به کار برده شده است. با وجود آن که این واژه در شعر معاصر نیز ظهور و بروز دارد، امّا از نظر مضمون، تنوّع چندانی ندارد و بیش تر همان مضامینی است که در دو سبک خراسانی و عراقی کاربرد داشته است.

تبلیغات