سهراب سپهری از معدود شاعران تأثیرگذار معاصر ایران است که تمایلات عارفانه در اشعارش دیده می شود. برخی اندیشه های وی را متأثر از عرفان خاور دور و تعالیم ذن و بودا می دانند و عدّه ای بر این باورند که آراء و نظریات وی به آراء و نظریات عارفانی چون مولوی، ابوسعید و... نزدیک است. یکی از مفاهیم عرفانی مطرح شده در شعر سهراب سپهری، مفهوم «عادت ستیزی» است. «عادت ستیزی» به این معناست که عارف سعی می کند با به کارگیری شگردهایی، غبار عادت را از چهره ی حقیقت بزداید. وی می خواهد ذهن مخاطب را از قیود عادت، تقلید و تعصب آزاد سازد و با شکستن بت های ذهنی و تقدس زدایی از برخی مفاهیم موروثی، به مخاطب اجازه دهد بدون واسطه ببیند و حقایق را درک کند. این اندیشه ی عادت ستیزانه را در نوشته های عین القضات همدانی نیز می توان یافت. در این جستار به شیوه توصیفی-تحلیلی به مقایسه ی عقاید عین القضات و سپهری درباره ی عادت ستیزی پرداختیم و مشخص شد که این مفهوم در اندیشه ی آن ها یکسان مطرح شده و نظریاتشان بسیار به هم نزدیک است. بنابراین شاید بتوان گفت عرفان سپهری، ادامه ی عرفان اصیل ایرانی است و سهراب در بیان تفکرات خود، اندیشه های عارفان بزرگ ایرانی، از جمله عین القضات را پیش چشم داشته است