بعضی از پدیده های خلقت، در باورهای مردم جهان، جایگاه ویژه ای دارند و با زندگی و نگرش آن ها به هستی عجین شده اند؛ به طوری که آن ها را صاحب قدرت در تغییر سرنوشت و رقم زدن تقدیر خود می دانند. این نوع نگرش، به عناصر هستی، سبب شده که بعضی از آن ها را خجسته و برخی را گجسته و نامبارک به شمار آوردند. در نظر مردم، اختران، از جهت باور با تأثیرات سعادت و نحوستشان، بسیار مهم بودند و بسیاری از شعرا در شعرشان از این نوع نگرش بهره برده اند. خاقانی یکی از شاعرانی است که از حضور اختران در سخنش، بهره ی وافری برده و به همه ی جنبه های احکام نجومی و اعتقاد به سعد و نحس افلاک و روشنان فلکی پرداخته است. در این پژوهش، پس از بیان مختصری در مورد شعر خاقانی و سبک خاص او، سیر اختران و خجستگی و گجستگی آن ها در اشعار این شاعر، مورد بررسی قرار گرفته و دیدگاه او نسبت به روشنان فلکی و تأثیر آن ها در سرنوشت آدمیان، تحلیل شده است.