آشفتگی روزگار در دوران زندگی سیف فرغانی و عبید زاکانی آن ها را به عصیان در برابر وضع موجود و به خصوص صاحبان قدرت برانگیخت. این دو، شاعران روزهای سخت هستند که اگرچه از شاعران برجسته ی فارسی هستند، امّا موضوعات انتقادی و نقد قدرت در آثارشان کمتر مورد توجّه پژوهشگران بوده است. نگارنده سعی دارد در این مقال به روش تحلیلی و توصیفی، با بررسی و تحلیل اشعار این دو منتقد ارجمند قرن هفتم و هشتم، نقد و انتقاد از صاحب منصبان را به همراه موضوعاتی که در آن عصر باعث عصیان و پرخاش شاعران می شده است، بیان نماید. دراین پژوهش دریافتیم که اگرچه شیوه و ابزار سیف فرغانی و عبید زاکانی برای بیان اوضاع غمبار زمان خویش و صاحبان قدرت که در پیدایش آن مؤثّر بوده اند، متفاوت بوده است؛ امّا مسائل اجتماعی و سیاسی که به زبان شعر بیان شده اند، بسیار به هم شبیه است.