یکی از پرسش های اساسی در فلسفه علم، پرسش از هویت قوانین طبیعی است. واقع گرایان- بر خلاف ابزارگرایان- به وجود واقعیِ قوانین در جهان طبیعت باور دارند. با این حال، ایشان درباره هویت این قوانین هم نظر نیستند. آنها سه نظریه متفاوت در این زمینه ارائه کرده اند: انتظام، کلیات و ذاتی گرایی. این نظریه ها، خالی از اشکال نیستند؛ هر چند نوع اشکال های آنها متفاوت است. پرسش اصلی این پژوهش آن است که هر یک از نظریه های انتظام، کلیات و ذاتی گرایی در باب هویت قوانین طبیعی، چه سهمی از حقیقت دارند؟ این تحقیق، به روش توصیفی، تحلیلی و انتقادی صورت گرفته است. نتیجه آنکه ذاتی گرایی که نسبت به دو دیدگاه دیگر قرابت بیشتری با حقیقت دارد، در صورت ترمیم با بهره گیری از دستاوردهای فلسفه اسلامی، می تواند به مثابه نظریه برتر در این زمینه عرضِ اندام کند