هدف پژوهش حاضر تبیین رابطه بین تواناییهای شناختی و اعتماد به شهود با استراتژی های معاملاتی و عملکرد سرمایه گذاران حرفهای بورس اوراق بهادار تهران است. برای این منظور مؤلفه های مربوط به توانایی شناختی و اعتماد به شهود در ارتباط با استراتژی های سرمایه گذاری فعال/خرید و نگهداری و تنوع/تمرکز پرتفوی و همچنین عملکرد افراد مورد بررسی قرار گرفت. نمونه مورد بررسی 310 نفر از سرمایه گذاران حرفه ای شامل 160 معاملهگر و 150 تحلیلگر در بازار سرمایه را شامل می شود که اطلاعات آنها با استفاده از پرسشنامه جمعآوری شده است. به منظور تحلیل داده ها از رگرسیون های لجستیک و حداقل مربعات به تناسب استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که در مورد معاملهگران، اعتماد به شهود بالا با خرید و فروش فعالانه سهام مرتبط است، از سوی دیگر، معامله گرانی که توانایی شناختی بالاتری دارند پرتفوی متمرکزتری دارند. در نهایت، توانایی شناختی بالاتر تأثیر مثبت و معناداری بر عملکرد معاملهگران دارد، این در حالی است که اعتماد به شهود بالاتر تأثیر منفی و معناداری بر عملکرد آنان دارد. نتایج در مورد تحلیلگران قدری متفاوت است؛ به نحوی که با افزایش سن تحلیلگران پرتفوی آنها متنوع تر شده است در حالی که اعتماد به شهود بالا موجب می شود تا تحلیلگران پرتفوی متمرکزی داشته باشند. با این حال، اعتماد به شهود در مورد تحلیلگران نیز همچون معاملهگران، ارتباط منفی و معناداری با عملکرد دارد.