هدف مقاله این است که از نحوه طرح مفاهیم هایدگر در «هستی و زمان» برای شرح نسبت ها، یافت حال و حال های دازاین در مواجهه با کوید 19 استفاده کند. با روش تحلیلی-تطبیقی و رویکرد اگزیستانسیالیسم کاربردی در این مواجهه نسبت هایی چون علمی و پدیدارشناختی ضمن معرفی نسبت های القایی سرمایه داری شرح داده شده اند. ضمن مطالعه یافت حال و حال برسانده ی آن، متوجه اهمیت در-جهان-هستن دازاین در پرتوی مفهوم بدن زیسته می شویم. یافت حال به طور خلاصه احساس درونی نیست، بلکه در نسبت ها و رابطه ها شکل می گیرد و امکان هایی را پدیدار می کند. نسبت های پدیدارشناختی، مواجهه با کوید 19، وجوه مختلف رویارویی، یافت حال ها و در نتیجه حال هایی را در بدن زیسته به وجود می آورد. ترس و اضطراب بسته به نوع مواجهه و رویارویی دو نوع یافت حال است که از حالت ضعیف به قوی حال های متفاوتی را رقم می زند. دازاین در ترس، حال هایی چون فرار، بی تفاوتی، بیماری هراسی، ترس دائمی از کوید 19، دیگرترسی، دیگری هراسی، ترس از مرگ را تجربه می کند. اضطراب در حالت قرنطینه مطلق و نیز برای برخی افراد مبتلای بستری در بیمارستان، قریب به فوت روی می دهد. اضطراب حاکی از خنثی شدن همه امکان ها و سربرآوردن پرسش از کیستی و چیستی دازاین است. نحوه زیستن اضطراب در قرنطینه مطلق یا مرگ تدریجی در بیمارستان، تجربه مرگ به معنای هایدگری، است. تحلیل یافت حال های دازاین در این شرایط به روشن سازی عملکرد دازاین می انجامد که می تواند به بهبود اقدامات بشر در بحران های مربوط به حوزه بهداشت و سلامت منجر شود.