آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۱

چکیده

عشق از مهم ترین مفاهیم انسانی و پایه اساسی شکل دهی ارتباط بین دو جنس است که در علوم مختلف و آرا و نظریات فلاسفه و متفکران به روش های متفاوتی بررسی شده است. با وجود این، درباره نگاه از درون و از منظر کنشگران درگیر در رابطه عاشقانه، کمتر بحث شده است. هدف پژوهش حاضر، کاوش در تجربه زیسته عشق و گونه شناسی آن بود. برای این منظور با رویکرد پدیدارشناسی با 14 نفر از دانشجویان دانشگاه اصفهان و دانشگاه صنعتی اصفهان که عشق را تجربه کرده بودند، مصاحبه عمیق شد. تجزیه و تحلیل مصاحبه ها با استفاده از روش کولیزی، نشان دهنده آن بود که چهار گونه عشق ورزی از تجربه مشارکت کنندگان استخراج شدنی است: 1- عشق به منزله دستاورد، با دو زیرمقوله ساخت تجارب مشترک و صعود، 2- عشق به منزله تجربه عاطفی غیرمنتظره، با دو زیرمقوله تجربه دست یافتنی و تجربه دست نیافتنی، 3- عشق به منزله اعتیاد و 4- عشق به منزله تجربه فیزیولوژیک. همچنین گونه تجربه غیرعاشقانه ای در یافته ها شناسایی شد: «تجربه رابطه جنسی عاری از عشق». در مجموع می توان گفت کنشگران بر مبنای تجارب گوناگون در طول زندگی و ساختاری که در آن رشد کرده اند، گونه های مختلف عشق ورزی را شکل می دهند؛ اما تجربه مشترک در همه آنها، رویارویی با عشق به منزله امری زمینی و دست یافتنی است.

تبلیغات