گفتمان انتقادی، نوعی روند تکوینی تحلیل گفتمان به شمار می رود که در آن با عبور از توصیف صِرف داده های زبانی، بر فرایندهای مؤثّر در شکل گیری گفتمان توجّه می شود. در همین راستا، پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی- تحلیلی و بر اساس الگوی تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف، تلاش کرده به گفتمان کاوی انتقادی داستان حضرت موسی (ع) در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین بپردازد و ضمن بررسی جنبه های ادبی و بلاغی داستان مذکور، گفتمان های غالب و مفاهیم ثانویه و پوشیده متن را که کمتر به آنها توجه شده، مورد بررسی قرار دهد. نتایج حکایت از آن دارد که در سطح تفسیر، بیشتر بر انتخاب واژگان و به خصوص جنبه استعاری آنها، کاربرد جملات منفی و خروج جملات پرسشی از معنای اصلی خود، و نیز لحن گفت وگوها تأکید شده است. نکته قابل توجّه در سطح تفسیر، غلبه گفتمان قدرت و اقتدارطلبی بر گفتمان مردمی و آزادی طلبانه است که در مقابل آن، گفتمانی الهی و ضد استکباری و انتقادی، قد عَلم می کند و خداوند متعال به عنوان راوی داستان به صورت مستقیم و یا در قالب سخنان شخصیت اصلی داستان، آن را به مخاطب ارائه می دهد و به این وسیله، گفتمان رسمی را که به صورت فرادستی و فرودستی بوده، به چالش می کشاند. در سطح تبیین نیز آثار گفتمان رسمی بر نهادهای اجتماعی و افراد آن مورد بررسی قرار گرفته و اینکه شاخصه های گفتمان رسمی چگونه در سخنان شخصیت های داستان و آینده آنان، تبلور می یابد.