آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۲

چکیده

کمال اول انسان، نفس ناطق اوست که مقوّم نوعیت انسان است و کمال دوم انسان، مانند علم و قدرت برای اوست. البته ادراکات حسی، خیالی، عقلی تا دیگر افعال و انفعالات و نیز همه اموری که پس از تحقق انسانیت بر انسان مترتب می شوند، کمالات ثانوی نوع انسانی به شمار می آیند. در مقاله پیش رو، کمال نهایی انسان که از سنخ کمالات ثانوی است، مستکمل مرتبه ای است که کمالی فراتر از آن برای وی متصور نباشد. دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی در باب کمال نهایی انسان با دو رویکرد به ظاهر متفاوت در نظام فلسفی و منظومه عرفانی ایشان قابل معناست. در نگرش فلسفی خواجه، کمال نهایی انسان از سنخ تکامل عقلانی و در شکوفایی عقل نظری است. انسانی که عقل نظری خود را به اوج رسانده باشد، به برترین مرتبه سعادت (وصول به عقل مستفاد) دست می یابد؛ اما از دیدگاه عرفانی که در امتداد همان نگرش عقلانی است، محقق طوسی کمال نهایی انسان را در مشاهده حضوری خداوند می داند. نفس انسانی با قدم گذاشتن در مسیر سیر و سلوک، پا را از کمالات عقلانی فراتر نهاده، فانی از خود می شود و جز خدا نمی بیند و به وحدت شهود می رسد. در پایان نوشتار، به ملاحظاتی درباره این دو نگرش فلسفی و عرفانی و رابطه آنها خواهیم پرداخت.

تبلیغات