کهن ترین تذکره ها، جنگ ها و تاریخ هایی که از شاعران و حادثه های روزگار سنجر و اتسز خوارزمشاه سخن به میان آورده و یادی از ادیب صابر ترمذی کرده اند، بیشتر در این سخن هم نظرند که اتسز، دومین پادشاه خوارزم، این شاعر بزرگ را به سبب سخن چینی و جاسوسی در رودخانه جیحون غرق کرده است. برخی از صابرپژوهان معاصر، تنها به سبب اینکه او در شعرش از پیری سخن گفته ، در گزارش قتل، تردید روا داشته اند. تنها سبب در این تردید، به سخنان شاعر در قصیده ها و قطعه هایش بازمی گردد که او از دوران کهولت و پیری سخن گفته و این نکته بیانگر این واقعیت است که صابر یا به دست خوارزمشاه به قتل نرسیده، یا اگر رسیده، دست کم در دوران جوانی و فعالیت های اداری و دیوانی نبوده است. در حالی که اگر کسی به طور دقیق و یا به طور کامل همه سروده های این شاعر بزرگ را خوانده باشد، نشانه هایی ورای نشانه پیری وجود دارد که به ما می گوید که صابر به دست اتسز خوارزمشاه کشته نشده و به احتمال بسیار به مرگ طبیعی و در سال های کهولت و پیری مرده است. این مقاله با نگاهی گذرا به روزگار ادیب صابر، سلجوقیان و ممدوحان او، با توجه به گزاره های مستندی که در سروده های او به گونه ای شفاف آمده، این فرض را به اثبات می رساند که مسئله کشته شدن ادیب صابر به دست اتسز خوارزمشاه، یک سوء تفاهم تاریخی بوده که از زبانی به زبان دیگر شیوع یافته و برای برخی از صابرپژوهان، چنان مرگی مسلم پنداشته شده است.