آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۸

چکیده

بنابر برخی دیدگاه ها، عدالت به مثابه قاعده فقهی می تواند در اجتهاد فقهی و استنباط احکام شرعی نقش داشته باشد. اما باید گفت ادله قرآنی در مقام بیان جعل حکم نیست و فراتر از حکمت احکام نخواهد بود. جای این ادله فقط در ملاکات احکام است. روشن است که با حکمت احکام نمی توان دست به استنباط زد. حکمت فقط علت جعل است و آنچه علت حکم و قید موضوع در مرحله جعل است، می تواند تأثیری در استنباط داشته باشد. برخی فقیهان معاصر به منظور انکار قاعده مندی عدالت اشکالاتی بیان کرده اند که بدان ها پاسخ گفته شده است. در بررسی چالش حکمت انگاری عدالت باید گفت دیدگاهی وجود دارد که به نقش یابی حکمت در فرایند استنباط پرداخته است. در این دیدگاه، حکمت و علت در تعمیم بخشی تفاوتی با یکدیگر ندارند و تنها فرق میان آن دو این است که حکمت، برخلاف علت، مخصِّص نیست. همچنین عدالت حتی به عنوان ملاک می تواند در فعلیت احکام غیرتعبدی دخالت داشته باشد. البته، اطلاق قاعده فقهی بر تأثیر ملاک بر گستره احکام غیرتعبدی متداول نیست. برای گذر از دوگانه علت/ حکمت، عدالت می تواند هدف شریعت باشد. دراین صورت، با نقد متنی، روح روایات باید با عدالتی که در قرآن آمده، توافق داشته باشد.

تبلیغات