شهر، تنها مجموعه ای از کالبدهای مصنوع نیست. شهر، به معنای صحیح تر، منظری است متشکل از عناصری متعدد که به واسطه ادراک شهروندان از آنها شکل می گیرد. در واقع مفهوم منظر شهری بدان معناست که موجودیت و هویت شهر تنها با عناصر عینی تعریف نشده و ذهنیت نیز نقش موثری در آن ایفا می کند؛ به گونه ای که نمی توان آن را جدا از عینیات دید. بخشی از ذهنیت های انسان نیز به واسطه رویدادهای سیال در شهر شکل می گیرد. موسیقی خیابانی، هنری شهری و رویدادی سیال است که به دلیل ارتباط بی واسطه و مستقیم با مخاطب، ذهنیت های قوی و عمیقی را برای او رقم می زند و چهره شهر را تغییر می دهد.این هنر شهری از قرون اولیه میلادی در غرب وجود داشته و در ایران نیز از دوران پیش از اسلام حیات خود را آغاز کرده است. بنابراین، موسیقی خیابانی، هنری غربی و وارداتی نیست و از دیرباز در فرهنگ شرقی و ایرانی- اسلامی جایگاهی ویژه داشته است. به علاوه، نکته مهم درباره این هنر آن است که در هر دوره با صورتی متناسب با همان دوره در شهر ظاهر شده و به فراخور نیاز جامعه و ذائقه مخاطبان تغییر کرده است. چنان که مراسم آیینی، ملی و فرهنگی در ایران و خصوصاً تهران، با نوای موسیقی در ذهنیت شهروندان ماندگار شده است. موسیقی خیابانی در تهران معاصر نیز پس از گذر از دوره ها و پذیرفتن صورت ها و نام های متعدد، اکنون به دو صورت آیینی- تاریخی و موسیقی نوین و تخصصی در شهر اجرا می شود. در واقع این هنر، طی دهه های اخیر با محدودیت ها و ممنوعیت های بسیاری همراه بوده اما هنرمندان این عرصه همچنان به حیات خود ادامه دادند و طی دو دهه گذشته، به پررنگ و تخصصی شدن این هنر در شهر کمک کردند.از این رو مقاله حاضر به بررسی و معرفی موسیقی خیابانی به شکل مدرن و امروزی خود در تهران معاصر، در بازه زمانی پس از انقلاب تا به امروز، می پردازد.