عدالت در رفتار هر فرد با افراد دیگر و در رفتار حکومت و قوانین با افراد جامعه بروز پیدا می کند. عدالت اجتماعی گونه ای از عدالت بوده که بیانگر این مفهوم بین جامعه است. انتخاب شعار عدالت از مدرنیته1 توسط مارکسیسم باعث شد تا برقراری عدالت اجتماعی ایده اصلی در حاکمیت و تبلور شهرهای کمونیستی باشد. ایده ای که مفهوم متفاوت آن براساس اندیشه مارکسیستی موجب پیدایش شهرهای متمایز سوسیالیستی شد. به دنبال این تمایز سؤالات پژوهش مطرح می شود : تعبیر مارکسیست ها از عدالت اجتماعی چیست؟ و مصداق ها و راهکارهای به دست آمده از این تعبیر به چه صورت در ایجاد شهرهای سوسیالیستی تأثیرگذار بوده اند؟ در فرهنگ مارکسیستی مقصود از عدالت اجتماعی برقراری تساوی بین شهروندان و دست یافتن به برابری اقتصادی است. هدف در این نگرش تأمین نیاز مردم و توزیع کالا به صورت مساوی و همگون سازی بین آنهاست که این مفهوم پس از برقراری تساوی و نابودی نظام سرمایه داری از بین می رود. براساس این نوع تفکر شاهد راهکارهایی برآمده از ایده عدالت اجتماعی در نظام رهبری و ساخت شهرهای سوسیالیستی در تمام لایه های شکل دهنده آن هستیم که این راهکارها بر اساس نمونه های بیان شده در شهرهای دو کشور گرجستان و ارمنستان در چهار قالب تشریح می شوند. در این مقاله همچنین به بررسی نحوه و میزان مشارکت دولت و مردم در دست یافتن به ایده عدالت اجتماعی مارکسیستی در شهر پرداخته می شود که میزان این مداخله شکل دهنده منظر شهرهای سوسیالیستی است.