گروتسک(Grotesque) امتزاج دو ویژگی متضاد فکری و بیانگر حل و فصل ناپذیری آن هاست. اثر گروتسک در حالی که ماهیتی تراژدی و مشمئز کننده دارد، موجب خنده و تفریح مخاطب نیز می شود و به عنوان شیوه ای ادبی– هنری از گذشته تا کنون نمونه های بسیاری در فرهنگ جهان دارد. این اصطلاح ابتدا در نقاشی و معماری مطرح گردید و پس از آن وارد حوزه ادبیات شد و توجه منتقدین و نظریه پردازان را به خود معطوف کرد. در تطور تاریخی گروتسک برداشت ها و تعاریف متفاوتی از معنا و کاربرد آن ارائه شده است و اگرچه تلاش های بسیاری برای تعریف ماهیت آن صورت گرفته است و دیدگاه های مختلفی در این باره ارائه کرده اند، اما با انتشار کتاب « گروتسک در هنر وادبیات» اثر کایزر بود که ، به طور جدی وارد حوزه ارزیابی و تحلیل گردید. در این مقاله ضمن نقل تعاریف، مضامین و اهداف گروتسک و نیز دیدگاه های متفاوت نظریه پردازن این حوزه، به ارائه تعریفی تا حدودی جامع و مانع و بررسی اجمالی تطور تاریخی و کاربرد گوناگون این اصطلاح در غرب پرداخته شده است و کاربردهای متفاوت آن در دوره های رمانتیک، وسطی و رنسانس مورد بررسی قرار گرفته است.