آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۳

چکیده

هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه مولفه های سلامت روان شناختی محیط کار (شامل: فرصت کنترل، فرصت استفاده از مهارت ها، اهداف بیرونی ایجاد شده، گوناگونی محیطی، وضوح محیط، دسترسی به پول، امنیت جسمانی، فرصت تماس با دیگران، مقام و جایگاه اجتماعی ارزشمند) با ابعاد بیگانگی شغلی)شامل: بیهودگی، بیزاری فرهنگی، ناتوانی، بی هنجاری، بیزاری از کار و انزوای اجتماعی) انجام گرفت. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی، از نوع همبستگی کانونی بوده و جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان اداری یکی از دانشگاه های دولتی در شهر تهران تشکیل داده اند که از میان آنان 151 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس طبقه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل، پرسش نامه سلامت روان شناختی محیط کار مهداد و همکاران، (1390) و پرسش نامه بیگانگی شغلی ( بوئر، 2001) بوده است. تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی کانونی نشان داد که که یک همبستگی کانونی بالایی (975/0) بین متغیرهای مرتبط با مولفه های سلامت روان شناختی محیط کار و ابعاد بیگانگی شغلی وجود دارد. جفت کانونی نشان داد که به استثنای بیهودگی، تمامی متغیرهای بیزاری فرهنگی، ناتوانی، بی هنجاری، بیزاری از کار و انزوای اجتماعی به وسیله عمدتاً متغیر وضوح محیط قابل تبیین است. هم چنین، قوی ترین رابطه بین وضوح محیط (با ضریب کانونی استاندارد 995/0) از متغیرهای مجموعه اول (مستقل) و بی هنجاری (با ضریب کانونی استاندارد 99751/0-) از متغیرهای مجموعه دوم (وابسته) وجود دارد. در نتیجه می توان از طریق افزایش شاخص های سلامت روان شناختی محیط کار، بیگانگی شغلی کارکنان را کاهش داد و در نهایت از بین برد.

تبلیغات