هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه متغیرهای خودپنداره شغلی، باورهای انگیزشی و فراشناخت با کارآفرینی در دانشجویان دانشگاه پیام نور استان آذربایجان غربی است. روش پژوهش حاضر از نوع کاربردی و کمّی است که روش متناسب با آن با توجه به موضوع و اهداف پژوهش، روش توصیفی-تحلیلی است که با بهره گیری از آزمون همبستگی در سال تحصیلی 94-93 انجام شده است. جامعه آماری، کلیه دانشجویان مراکز دانشگاه پیام نور استان آذربایجان غربی 11784 نفر (شامل 5434 مرد و6350 زن) است. تعداد نمونه 1178 نفر (550 مرد و 628 زن) است که با روش نمونه گیری طبقه ای – تصادفی انتخاب شده اند. ابزارهای پژوهش شامل: پرسش نامه خودپنداره شغلی (شفیع آبادی، 1381)، پرسشنامه راهبردهای انگیزشی (پینتری چودیگروت، 1990)، پرسش نامه فراشناخت- 30 (ولز و کارترایت- هاتون، 2004). کارآفرینی روبینسون و همکاران (1991) است. برای تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی (نمودار، میانگین و ...) و تحلیلی (ضریب همبستگی و رگرسیون چندگانه) برای آزمون فرضیه ها استفاده شد. یافته های پژوهش ضریب همبستگی خودپنداره شغلی با کارآفرینی کل آزمودنی ها و در سطح 01/0 معنی دار است. ضریب همبستگی باورهای انگیزشی نیز با کارآفرینی کل آزمودنی ها در سطح 01/0 معنی دار بود. هم چنین ضریب همبستگی فراشناخت با کارآفرینی کل آزمودنی ها در سطح 01/0 معنی دار بود. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه متغیرهای پیش بین خودپنداره شغلی، باورهای انگیزشی و فراشناخت با کارآفرینی کل آزمودنی ها در سطح 01/0 معنی دار است. نتایج نشان داد هرچه ویژگی های خودپنداره شغلی و فراشناخت دانشجویان بیشتر باشد، خلاقیت آن ها بیشتر است و کارآفرین تر هستند.