آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۰

چکیده

بررسی مؤلفه های عرفان در ادبیّات جهانی به نوعی خبر از تقارب خاستگاه در همه آنها دارد. از جمله کهن ترین الگوهای عرفان، مانی و اندیشه های زهدمآبانه اوست. وی با درایت تمام منجی گری را از مسیحیت، ثنویت را از زرتشتی و تناسخ روح را از مذهب بودایی برگرفت. بُن مایه عرفان او هبوط روح، رهایی آن از دنیای تاریکی و پاکیزگی روان بوده، که از آن به «آب زنده» یاد کرده است. هدف این پژوهش آن است که میزان قدرت، نفوذ و اثرپذیری شاعران زاهدمسلک تازی از بُن مایه های کهن الگوی عرفان مانی را، بازخوانی کند. شیوه پیش رو تطبیق مهم ترین مؤلفه های اندیشه مانی است. این رویکرد حاکی از آن است که پس از ظهور اسلام و به خصوص در دوره عباسی، شاعران تازی با آگاهی و اطلاع در کلام منظوم خویش از باورهای کهن ایرانی بهره برده اند. اشتراک مضامین و واژه ها در این مجال نمی تواند اتّفاقی باشد، بلکه تأییدی است بر تقدّم خاستگاه آن در بین ایرانیان باستان. این فرضیه می-تواند بیانگر جوهره ای از پویایی تمدّن ایران در دل تمدّن اسلامی باشد.

تبلیغات