آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۷

چکیده

. از ورود متفکران فمینیست به حوزه متافیزیک، بیش از چند دهه نمی گذرد. این ورود بیشتر انتقادی و سلبی بوده و به نقد برخی وجوه متافیزیک سنتی و جدید بسنده کرده است. در واقع، رویکردهای زنانه به متافیزیک، هیچ بنیاد جدیدی را برای متافیزیک پیشنهاد نداده اند و در حد نقد باقی مانده اند. در این نوشتار، نخست نقدهای فیلسوفان فمینیست به روش ها و محتوای متافیزیک سنتی و جدید بازخوانی می شود و سپس نشان داده می شود که این نقدها، در واقع، بر اساس تعریف/ فهم بسیار تقلیل یافته ای از متافیزیک یا بر اساس فهمی یکسره نادرست از این حوزه صورت بندی شده اند و اساساً حوزه ای با عنوان متافیزیک فمینیستی ناممکن یا نامعتبر است. در پایان توضیح می دهم که در عین حال، بینش عمیقی که در برخی نقدهای فمینیست ها به متافیزیک نهفته است، می تواند مبنای یک بازخوانی عمیق و راهگشا از متافیزیک باشد و از برخی بنیادهای ناپیدا در تاریخ متافیزیک پرده بردارد

تبلیغات