سیده زهرا مبلغ

سیده زهرا مبلغ

مدرک تحصیلی: دکتری تخصصی فلسفه محض، دانشگاه تهران
رتبه علمی: استادیار گروه پژوهشی مطالعات زنان،، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
پست الکترونیکی: s.z.moballegh@ihcs.ac.ir
لینک رزومه

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۸ مورد از کل ۸ مورد.
۱.

خودِ دیگر من: کشف بنیاد اخلاقی متافیزیک در اندیشۀ ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ارسطو متافیزیک اخلاق عقل نظری و عملی نوس دیگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 69 تعداد دانلود : 985
تفسیر غالب از نسبت میان متافیزیک و امر اخلاقی و عملی در آموزه های ارسطو، تفسیر تفکیکی است. طبق این تفسیر، ارسطو عقل و حکمت نظری را از عمل جدا می داند و از دید او میان متافیزیک و حکمت عملی، ارتباطی نیست. تقسیم عقل و دانش به نظری و عملی که معمولاً با نوعی ارزشگذاری همراه است، در تاریخ فلسفه پیامدهایی به همراه داشته است. در قرن اخیر، برخی متفکران به لوازم خطرناک این تفکیک برای جهان انسانی اشاره کرده اند و ارسطو را به عنوان واضع این تفکیک نقد می کنند. در این نوشتار نشان می دهم که تفسیر تفکیکی از آموزه های ارسطو درباره متافیزیک تفسیر دقیقی نیست. بلکه بازخوانی و تحلیل متون ارسطو در حوزه متافیزیک، اخلاق و زیست شناسی روشن می کند که در منظومه فکری او، لحظه تولد متافیزیک یک لحظه اخلاقی است و متافیزیک برای انسان، فقط در مواجهه و روی داشتن به سوی دیگری امکان تحقق دارد. در این بازخوانی با بررسی کارکردهای مفهوم کلیدی «نوس» در تقویم متافیزیک ارسطویی توضیح داده می شود که نوس مبنای امکان و عینیت متافیزیک ارسطویی و یگانگی متافیزیک با خلاق است. کشف یگانگی در عین غرابت دیگری، وضعیتی است که متافیزیک در آن آغاز می شود و به پیش می رود. این کشف، با دو کارکرد هستی شناسانه و معرفت شناسانه نوس ممکن می شود. بر این اساس، در فهمی دقیق تر از لحظه پیدایش متافیزیک، در تفسیر مبنی بر گسست عمل و نظر در آموزه های ارسطو باید تردید کرد.
۲.

آنِ نامتناهی: روایتی متفاوت از متافیزیک ارسطو با تأکید بر مؤلفه های عاطفی برسازنده آن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: متافیزیک تقویم متافیزیک عواطف نوس وحدت نفس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 355 تعداد دانلود : 647
این مقاله با پرسش از معنای عبارتی مبهم در متافیزیک ارسطو درباره نسبت میان اسطوره و متافیزیک به پرسش مهم تری درباره نسبت میان عواطف و متافیزیک می رسد. جریان فلسفی احیای عواطف در چند دهه اخیر، گرچه در برخی مسائل و حوزه های فلسفی موفق و مؤثر بوده، در حوزه متافیزیک کمتر ورود کرده است. پیش فرض تاریخی دوگانگی میان عقل و عواطف (نیز عقل و بدن) یکی از دلایلی است که رخصت بازنگری در متافیزیک از مدخل عواطف را محدود می کند. در این مقاله، با بازخوانی متون مختلف ارسطو روایتی متفاوت از ماهیت متافیزیک به دست داده می شود. طبق این روایت، عواطف خاصی ازجمله سرگشتگی، ستایش، لذت و اشتیاق در کنار «نوس» نقش تأسیسی در تقویم ساختمان متافیزیک ارسطویی دارند و نمی توان ابزار و روش متافیزیک را به سادگی با مفهوم نوس به کفایت تبیین کرد. درنهایت، توضیح داده می شود که نقش تأسیسی عواطف در تقویم متافیزیک، جز اینکه تفسیرهای تقلیل گرایانه از متافیزیک را به پرسش می گیرد و بنیاد عاطفی مغفول مانده آن را آشکار می کند، می تواند مبنای بازنگری در فهم ارسطو از نسبت میان قوای نفس، وحدت نفس و رابطه نفس و بدن نیز باشد.
۳.

خشونت علیه متافیزیک: بررسی انتقادی نقدهای رادیکال به خشونت متافیزیک(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: نقد متافیزیک خشونت فراموشی دیگری سرکوب لویناس فروتنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 191 تعداد دانلود : 656
یکی از مهم ترین نقدهای معاصر به متافیزیک، نقد خشونت نهفته در متافیزیک و خشونت برآمده از آن است. لویناس و دریدا نمایندگان بارز این دیدگاه بوده اند که هرکدام به شیوه ای، درباره لوازم و استلزام های خشونت بار متافیزیک استدلال کرده اند. لویناس با تحلیل فرایند مفهومی و کلی سازی هر امر متفرد در متافیزیک، توضیح می دهد که روش متافیزیک مستلزم اولاً محو کردن وجه انضمامی و تفاوت های دیگری و ثانیاً تملک دیگری برای خود است. از این جهت، متافیزیک بنیاد خشونت را در نظر و سپس در عرصه عمل استوار و توجیه می کند. دریدا همزمان با انتقال بنیاد خشونت از متافیزیک به زبان، معتقد است عدم خشونت محض ممکن نیست و به جای عدم خشونت، باید با آگاهی به ساختارهای خشونت و به کمک نوشتار، به سوی اقتصاد خشونت پیش رفت. در این مقاله، نخست نقدهای لویناس و دریدا به خشونت متافیزیک شرح داده می شود و سپس توضیح خواهم داد که بخشی از این نقدها خود نوعی خشونت در حق متافیزیک و نادیده گرفتن برخی از مهم ترین وجوه تاریخ آن است.
۴.

ایستاده بر زمین فراموشی: نقدهای فیلسوفان زنانه نگر بر خشونت متافیزیک(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: متافیزیک خشونت نقد زنانه نگر هژمونی عقلانیت سیاست ارزش گذاری تجربه عدم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 402 تعداد دانلود : 477
یکی از نقدهای مهم معاصر به سنت متافیزیک در تاریخ فلسفه، خشونت بار بودن آن است. لویناس، دریدا و فیلسوفان زنانه نگر در طرح و بسط این موضوع بسیار نوشته اند. از دید این متفکران، متافیزیک نقش مهمی در تقویم بنیاد مقولات معرفتی و اخلاقی دارد و اگر در ساحت معرفت و اخلاق، خشونت و سرکوب رخ می دهد، باید بنیاد آن را در متافیزیک جُست. فیلسوفان زنانه گر، در میان آثارشان به بررسی وجوه مختلفی از خشونت و سرکوبی که زاییده اندیشه متافیزیک سنتی است پرداخته اند. آن ها توضیح می دهند که نظام های متافیزیکی با دسته بندی موجودها، نوعی سیاست تثبیت و حذف و ارزشگذاری را اعمال می کنند. و نیز این نظام ها با تأکید انحصاری بر عقلانیت و روش استعلا به عنوان تنها روش ممکن برای دریافت واقعیت، توجیه کننده و بلکه موتور محرک نظام های سیاسی سرکوبگر بوده اند. همچنانکه از یک جهت دیگر، متافیزیک با پروراندن گفتمان وجودی به عنوان تنها شیوه نگریستن به واقعیت، بسیاری از وجوه تجربه های انسانی از واقعیت (مانند تجربه های عاطفی و به طور خاص تجربه از عدم) را می پوشاند و به این ترتیب، در واقع بنیاد انسانی خویش را به محاق می برد. در این مقاله، نقدهای اصلی فیلسوفان زنانه نگر به خشونت متافیزیک از میانه آثارشان بازیابی و بازسازی می شود.
۵.

منطق و مشرق سربرآوردن حکمت عملی از بطن منطق اشراقی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: حکمت اشراقی به سخن آوردن متن منطق اشراقی عقل عملی عقل نظری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 276 تعداد دانلود : 238
این پژوهش، کوششی است در راستای به زبان آوردن بخشی از متون فلسفه اسلامی که ممکن است برای جهان فلسفه و زیست امروزی، سخنی نو داشته باشند. در بخش نخست، به اهمیت بازخوانی و کوشش برای به سخن آوردن متون خاموش فلسفه اسلامی پرداخته می شود. به سخن آوردن متون، مفاهمه با سنت فلسفی اسلامی و گستردن آن سنت را ممکن می کند.. برای نشان دادن این امکان، سیر تطور یکی از مسائل مهم در تاریخ اندیشه مرور می شود. مسأله نسبت میان نظر و عمل که به جدایی عقل نظری از عملی بازمی گردد، از قرن هجدهم میلادی با رویکردهای متفاوتی دیده شد. بسیاری از فیلسوفان نامبردار از قرن نوزدهم تا در دوره معاصر، از کلیشه جدایی عقل نظری و عملی عدول کردند و بحث از ساحت نظر و عمل را درهم تنیدند. این رویکرد یگانه نگر و شکستن کلیشه جدایی نظر از عمل در نظام حکمت اشراقی نیز قابل بازیابی است. این نظام فلسفی، چنان نظر و عمل را در هم تنیده و در هماهنگی عمیقی با یکدیگر پرورانده است که می توان نشان داد از بطن انتزاعی ترین بخش فلسفه، یعنی منطق، فلسفه ای برای اخلاق و عمل متولد می شود.
۶.

متافیزیک فمینیستی ناممکنی که امکانی نو می زاید(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: متافیزیک فلسفه فمینیستی مقولات جنسیت زبان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 24 تعداد دانلود : 251
. از ورود متفکران فمینیست به حوزه متافیزیک، بیش از چند دهه نمی گذرد. این ورود بیشتر انتقادی و سلبی بوده و به نقد برخی وجوه متافیزیک سنتی و جدید بسنده کرده است. در واقع، رویکردهای زنانه به متافیزیک، هیچ بنیاد جدیدی را برای متافیزیک پیشنهاد نداده اند و در حد نقد باقی مانده اند. در این نوشتار، نخست نقدهای فیلسوفان فمینیست به روش ها و محتوای متافیزیک سنتی و جدید بازخوانی می شود و سپس نشان داده می شود که این نقدها، در واقع، بر اساس تعریف/ فهم بسیار تقلیل یافته ای از متافیزیک یا بر اساس فهمی یکسره نادرست از این حوزه صورت بندی شده اند و اساساً حوزه ای با عنوان متافیزیک فمینیستی ناممکن یا نامعتبر است. در پایان توضیح می دهم که در عین حال، بینش عمیقی که در برخی نقدهای فمینیست ها به متافیزیک نهفته است، می تواند مبنای یک بازخوانی عمیق و راهگشا از متافیزیک باشد و از برخی بنیادهای ناپیدا در تاریخ متافیزیک پرده بردارد
۷.

کارکرد بررسی واژگان دخیل در فهم متون مقدس؛ مطالعه موردی: سجیل

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 857 تعداد دانلود : 206
در حوزه مطالعات قرآنی، بررسی واژگان دخیل معمولا با دو دشواری اصلی همراه است. نخست: محققان در بررسی این واژه ها، به مواردی بر می خورند که ریشه و معنای دقیق آنها برای متقدم ترین لغویان معلوم نیست. بنابراین، هم فهم آیات مشتمل بر این واژه ها با ابهامات لغوی همراه است، هم این سردرگمی لغویان متقدم، پیگیری ریشه اصلی واژه را دشوارتر می سازد. دوم، در توضیح این واژه ها عموما تعداد قابل توجهی روایات تفسیری وجود داردکه توضیحاتی تاویلی و مصداقی ـ و در موارد اندکی، توضیحات لغوی ـ درباره این واژه ها به دست می دهند. این دسته از روایات به سبب اساس و صبغه تاویلی غیر زبان شناختی شان، نه تنها به کار معناشناسی واژگان دخیل نمی آیند، بلکه فهم خود آنها و کشف ارتباط مصداق های تاویلی مطرح شده در آنها با معنای لغوی واژگان، مستلزم آگاهی به معنای دقیق واژه دخیل است. با این وصف، اگر این روایات را در کنار آیات قرآنی مشتمل بر واژه های دخیل به عنوان بخشی از متون مقدس یا ماثور به حساب آوریم، فهم دقیق آنها در گرو مطالعات زبان شناختی در باب ریشه و معنای واژه های دخیل است. در این نوشتار«سجیل» از واژگان دخیلی است که ریشه های مختلفی برای آن پیشنهاد شده و روایات تفسیری مختلفی در توضیح آن وجود دارد. دستیابی به فهم دقیقی از این واژه در درجه نخست مستلزم تحلیل و نقادی ریشه یابی های زبان شناسان است. با تحلیل این ریشه یابی ها ابتدا معلوم می گردد که مناسب ترین ریشه پیشنهادی، ریشه فارسی است. ضمنا نشان داده می شود که پذیرش هر ریشه و معنای متناسب با آن چگونه بر فهم ما از روایات تفسیری و قبول یا رد آنها تاثیر می گذارد.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان