آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۳

چکیده

در اواخر عهد ساسانیان و اوایل دوره اسلامی، تاریخ باستانی ایران از صورت شفاهی بیرون آمده و با نام خدای نامه به کتابت در آورده شده است. این نوشته ها چون خشک و بی روح بود و خارج از طبع خواننده، کسانی مانند فردوسی آنها را به نظم کشیده و با اضافه کردن ظرایف و صنایع ادبی حال و هوایی دلنشین به آن نوشته ها بخشیدند. حماسه سرایان قرون پنجم و ششم هم شاهنامه فردوسی را اصل قرار داده، کاستی های آن را با نوشتن حماسه های دیگر کامل کرده و هرکجا که به اختلافی در روایات برخورد کرده یا سخنی را لازم به توضیح می دیدند، به شرح و رفع موضوعات می پرداختند. در این مقاله به تحقیق در نوشته های اسدی طوسی و ایرانشاه ابی الخیر پرداخته شده است. این دو تن از کسانی هستند که در کتابهای خود با نام گرشاسب نامه و کوش نامه اختلاف روایتهای خود با شاهنامه فردوسی در مورد جمشید، برمایه، دیو سپید و مازندران را با اسلوبی بسیار دلنشین، بیان کرده و به شرح آن پرداخته اند.

تبلیغات