ترجمه به عنون حلقه تصل مین دو زبن و فرهنگ، سبب تقویت پیوند بین دو زبن پرسی و عربی و تعمل فرهنگی نن شده ست. سروده هی شعرن فرسی هموره مورد توجه مترجمن عرب زبن بوده ست. محمد لفرتی (1880-1978م)، شعر سوری، یکی ز مترجمن معصر عرب ست که ب زبن شعر به ترجمه غزلیت حفظ پردخته ست. در ین جستر ب روش توصیفی- تحلیلی به بررسی ترجمه هی فرتی ز دو غزل حفظ پردخته و بر سس نظریه دریفت نشن دده یم که مترجم، ب وجود شنیی ب زبن فرسی، گه در فهم و دریفت شعر کنیی و یهم ور به خط رفته ست و در نتیجه، در دریفت و نتقل پیم زبن مبد به مخطبن موفق نبوده ست. لبته ترجمه وی ب وجود کستی هیی که نشی ز درنیفتن مقصود حفظ بوده، بسیر زیبست و تلش کرده ت در موسیقی بیرونی (وزن و نظم قفیه بندی) نیز بزفرینی خود ر به زبن شعری حفظ نزدیک کند. همچنین معلوم شد که وی در دریفت مفهوم شعر فقد تعبیر عرفنه تحدودی موفق تر ز شعر عرفنی بوده ست.