در عالم هنر قوانینی وجود دارد که به راحتی بیان نمی شوند. برای یافتن این قوانین می بایست به محصولات آن هنر مراجعه کرد و بعد بررسی آنها، به کشف قواعد ثابت در آن آثار پرداخت. در ضمن، از آنجا که هنرهای هر سرزمین در زیر مجموعه فرهنگ مردم آن سرزمین قرار می گیرد، پس تاثیر و تاثر آنها بر هم اجتناب ناپذیر است. پس می توان پس از کشف قواعدی ثابت در هنری خاص، به این نتیجه رسید که خالق آن هنر، با آن قواعد زندگی کرده و دنیا را آن گونه می دیده است. در نوشتار حاضر تلاش شده است تا با بررسی کمی عناصر گیاهی موجود در مینیاتور ایرانی، به قانونمندی موجود، دست پیدا کنیم. به جهت وسعت هر دو پارامتر موجود در تحقیق، گیاه و مینیاتور، و همچنین قابلیت نقد پذیری موضوع، به تحدید هر دو پارامتر پرداخته شد. در حیطه عناصر گیاهی، با توجه به تکثر گیاهان پوششی از آنها چشم پوشی شد. در مورد مینیاتور هم به شاهنامه بایسنقری اکتفا شده است. دلیل آن نیز، وجود تعداد محدودی مینیاتور در یک کتاب خاص، با موضوع خاص و در دوره زمانی خاص است. در نهایت این گونه قلمداد می شود که انسان ایرانی طبیعت را مقدس می داشته و این موضوع در تمام شئون زندگی ایرانیان به چشم می خورد. از جمله حضور طبیعت در هنر ایرانی امری اجتناب ناپذیر است. هنر مینیاتور به عنوان یکی از هنرهای مهم ایرانی، به وضوح جایگاه طبیعت در بین ایرانیان، در طول زمان را به تصویر می کشد. معدود مینیاتوری پیدا می شود که اثری از طبیعت در آن نباشد. یکی از عناصر مهم طبیعت در این مینیاتورها، انواع گیاهان است، گیاهانی که گاهی تقدس پیدا کرده و ارزش خاصی بین ایرانیان دارد.