تکرار یک عنصر در هر فرهنگ می تواند ضمن الگوسازی، هویت بخش و حامل معنا باشد که درک آن توسط مخاطب تفسیری زیباشناسانه از سلیقه فرهنگی را به دست می دهد. با این تعریف به نظر می رسد تکرار عنصر شهری گلدان و قاب کردن عناصر طبیعی آب و درخت در فضای عمومی شهرهای مراکش توسط آن، از نکات بارز سلیقهٔ فرهنگی این کشور به شمار می رود. علاوه بر این نوع برخورد متولیان، چه نهادهای دولتی و چه اقدامات شهروندان، حاکی از اعمال سلیقه هایی است که گلدان را از مبلمان شهری وارد حوزه هنر عمومی و شهری ساخته است. این مقاله به دنبال پاسخگویی به بوم شناسی گلدان به معنای کشف خاستگاه ردپای حضور آن را تا هنر رومن ها دنبال می کند و چنین می پندارد که حضور بارز این عنصر احتمالاً ریشه در گلدان های «درخت زندگی» و «چشمهٔ زندگی» در فرهنگ رومنی دارد که تا امروز نیز در قالب گلدان، حوض و آبخوری در سرزمین های تابعهٔ امپراتوری روم به چشم می خورد. با فرض اینکه گلدان به مثابه قاب و حاشیه، وظیفه تزئین یک متن را بر عهده دارد مقاله در پاسخ به معناشناسی گلدان در فرهنگ رومی و به تبع آن در فرهنگ امروزین مراکش چنین نتیجه می گیرد که به رغم حضور عناصر طبیعی آب و درخت در گلدان، رویکردی طبیعت گرا بر آن حاکم نیست زیرا به نظر می رسد گلدان به معنای تزئین از خود متن عناصر طبیعی فراتر رفته و حتی جایگزین آن شده است. چنین رویکردی می تواند تداعی گر نوعی تزئین گرایی نیز باشد. این مقاله از نوع اکتشافی بوده و اساس آن بر پایه مشاهدات میدانی شکل گرفته است. انتخاب نمونه های موردی بر اساس کشف عنصر تکرارشونده منتج از تجربه و تحلیل 8 شهر و قصبه در کشور مراکش به عنوان جامعهٔ آماری مورد بازدید بوده است.