آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۰

چکیده

در این مقاله روابط بین طرحواره های ناسازگار اولیه مادران، خودپنداره، باورهای غیر منطقی و خودکارامدی تحصیلی دانش آموزان در قالب یک الگو مورد بررسی قرار گرفته است. هدف اصلی این پژوهش، دستیابی به الگویی بوده است تا به استناد آن بتوان تغییراتِ خودکارامدی تحصیلی دانش آموزان را در تعامل با سه متغیر طرحواره های ناسازگار اولیه، خود پنداره و باورهای غیرمنطقی تبیین کرد. نمونه ای شامل ۳۱۷ دانش آموز دختر و پسر پایه ششم دبستان، که با روش نمونه برداری خوشه ای از مناطق ۲۲گانه تهران انتخاب شده بودند، به سه پرسشنامه خودپنداره، باورهای غیرمنطقی و خودکارامدی تحصیلی و مادرانِ آنها به پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه پاسخ دادند که برای آنان فرستاده شده بود. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها حاکی بود که از بین مؤلفه های پانزده گانه طرحواره های ناسازگار اولیه مادران، پنج طرحواره شامل طرحواره های رهاشدگی (p<0/0001)، بی اعتمادی (p<0/0001)، انزوای اجتماعی (p<0/0001)، معیارهای سختگیرانه (p<0/0001) و طرحواره ایثارگری (p<0/0001)، بر خودکارامدی تحصیلی دانش آموزان تأثیر دارد. هم چنین نتایج نشان داد که متغیرهای خودپنداره و باورهای غیر منطقی دانش آموزان به عنوان متغیرهای میانجی برازندگی الگو را افزایش می دهد و خودکارامدی تحصیلی با خودپنداره، رابطه مستقیم و با باورهای غیر منطقی رابطه عکس دارد. در نهایت به استناد نتایج، الگوی خودکارامدی تحصیلی تدوین شده این الگو، این امکان را فراهم می آورد تا بتوان خودکارامدی تحصیلی را از روی دیگر متغیرهای پژوهش پیش بینی کرد.

تبلیغات