آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۳

چکیده

با توجه به مطالعات متعدد که نشان از تاثیر متفاوت دینداری و نگرش های جنسیتی بر فرزندآوری و وجود تفاوت های جنسیتی در این حوزه دارد، این تحقیق با هدف بررسی و مقایسه تأثیر دینداری و نگرش های جنسیتی بر تعداد فرزندان قصد شده، به تفکیک جنسیت انجام شده است. جامعه آماری پیمایش، متاهلین شهر تهران بوده و با استفاده از فرمول کوکران و اثر طرح مطلوب، 1272 مرد و زن متاهل که سن زن در خانواده ایشان 15 تا 49 سال بود، انتخاب شده است. شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و ابزار مورد استفاده پرسشنامه بوده و در تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد، گرایش افراد به دین نسبتا بالاست و نگرش های جنسیتی برابرطلبانه در سطح وسیعی دیده می شود. زنان دیندارتر از مردان بوده و نگرش های جنسیتی برابرطلبانه تری دارند. به طوری که حدود 60 درصد از مردان و 70 درصد از زنان دینداری متوسط و بالاتر و حدود 50 درصد مردان و 70 درصد زنان نگرش های جنسیتی برابرطلبانه در سطح بالا را گزارش کرده اند. نتایج تحلیل مسیر نشان می دهد تعداد فرزندان قصد شده در هر دو جنس متأثر از دینداری و نگرش های جنسیتی بوده و دینداری بیش از نگرش های جنسیتی بر تعداد فرزندان قصد شده اثرگذار است. الگوی تقریبا مشابهی در تاثیر دینداری و نگرش های جنسیتی بر قصد فرزندآوری در مردان و زنان وجود داشته، اما تفاوت های جنسیتی نیز مشهود است. نتایج تحقیق نشان می دهد اتخاذ سیاست های مناسب می تواند در رسیدن به جمعیت مطلوب کمک کننده باشد. واژه های کلیدی : قصد فرزندآوری، دینداری، نگرش های جنسیتی، نظریه گذار دوم جمعیتی، نظریه تغییر ارزش های نسلی.

تبلیغات