آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۰

چکیده

بدون شک داستان های عامیانه بخش مهمّی ازفرهنگ عامه به شمارمی آید. به ویژه درکشورهایی مانند کشور ما که مورخان اعتنایی به شرح و توصیف زندگی مردم نداشته اند؛ این داستان ها اهمیت بیشتری می یابد و به عنوان منبعی مهّم برای کسب آگاهی آداب، عادات، رسوم وسنن آن ها درمی آید. داستان فیروزشاه نامه پس ازسمک عیّار و داراب نامه ازمهمّ ترین داستان های عامیانه به شمار می رود که ازاصالت برخوردار است. فیروزشاه نامه یکی ازمتون ارزشمند منثور ادبیات فارسی و درواقع مجلد سوم و دنباله کتابی است که دو مجلد آن  به عنوان داراب نامه مشهوراست. این کتاب تألیف محمد بیغمی از آثار قرن نهم هجری است؛ اما پیداست که منشأ بسیار قدیمی تر دارد. از این اثر علاوه بر استفاده های دستوری، لغوی و زبان شناسی، مطالب زیادی درحوزه جامعه شناسی تاریخی می توان به دست آورد. مطالعه و شناخت این میراث مهمّ فرهنگی، شناخت هرچه بهترگذشته فرهنگی وجامعه شناسی سرزمین ایران را به دنبال دارد و تحوّل فکری وتکامل اجتماعی مردم آن را نشان می دهد. بررسی باورها، آیین ها و دیگر عناصر فرهنگ عامه درفیروزشاه نامه موضوع این مقاله است که به شیوه توصیفی -تحلیلی با مراجعه به منابع کتابخانه ای نوشته شده است. گفتنی است این کتاب از جهت داشتن عناصرفولکلوریک اثری درخورتوجه است.آداب ورسوم اجتماعی و فرهنگی و باورهای خرافی به ترتیب بالاترین بسامد را در عناصرفرهنگ عامه فیروزشاهنامه دارا می باشند.

تبلیغات