یکی از مهمترین معیارها برای سنجش درجه توسعه یافتگی یک کشور، میزان اهمیت و اعتباری است که زنان در آن کشور دارند. اندیشمندان، انسان را محور توسعه می دانند و معتقدند که درجه توسعه یافتگی جوامع بستگی به استفاده بهینه از تمامی توان نیروی انسانی آنها دارد. بهبود اوضاع زندگی آدمیان و تحقق عدالت اجتماعی هم وسیله و هم هدف توسعه همه جانبه است. برای پیشرفت و بالندگی یک جامعه، باید از تمامی ظرفیتها و توانمندیها بهره جست و امکانات بالقوه را به بالفعل تبدیل کرد. توسعه پایدار به معنای تلفیق اهداف اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی برای حداکثرسازی رفاه انسان فعلی بدون آسیب رساندن به توانایی نسلهای بعدی برای برآوردن نیازهای شان است. شکل گیری و رشد شهرهای ایران به طور کلی متکی به دو عامل رشد ارگانیک و رشد برنامه ریزی شده بوده است. می توان گفت دوعامل موثر در شکل گیری و توسعه شهرها طبیعت و مردها بوده اند. متاسفانه زنان به عنوان نیمی از شهروندان شهرها، نیازهایشان در طراحی شهر دیده نشده است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و نحوه انجام روش توصیفی- تحلیلی است و روش جمع آوری اطلاعات به روش اسنادی (کتابخانه ای) و میدانی و مراجعه به سازمانهای مربوطه می باشد . یافته های پژوهشی نشان می دهند که در سال های اخیر زنان و مردان فضای شهری را به صورتهای متفاوتی تجربه می کنند و زنان بطور یکسان با مردان از فضای شهری بهره مند نمی شوند. اگرچه فضاهای شهری بر اساس قانون به روی همه باز است، یکی از عوامل محرک این اقدام خود زنان به عنوان شهروند می باشد. آنان بهتر از همه بر معضلات حضورشان در محیط های شهری واقف هستند و در صورت مشارکت فعال با برنامه ریزان می توانند محیطی امن برای خود و خانواده شان فراهم آورند. دراین مقاله بر پایه رویکرد CPTED تحت یک پرسشنامه ای از خود زنان در مورد کاهش احساس امنیت در فضاهای شهری (مورد یک محور خیابان و پیاده راه در تهران)تحلیل انجام می شود. یافته ها در زمینه امنیت در فضاهای شهری یاد شده نشان می دهد در کشورهایی که ساختار فرهنگی و مذهبی عمیق تری وجود داشته باشد و طراحی شهرهای انها مرد محور بوده و باعث ایجاد احساس عدم امنیت و بروز زمینه های مشکلات اجتماعی ، فرهنگی و روانی می شود و همه اقشار جامعه را متاثر می کند. بایستی در ارتباط با این رویکرد معارهایی ریزتر و جزیی تری را در ارتباط با زنان و شاخص های طراحی محیط لحاظ کرد.