در جهان امروز که اجزای درونش به طور فرهنگی با یکدیگر در ارتباطند، فهم فرهنگی، مولفه ی اصلی ارتباط یا عدم ارتباط شمرده می شود. بدین معنا که اهداف یادگیری زبان را دیگر نمی توان تنها در قالب فرآیندی زبانی در نظر گرفت، بلکه بایستی یادگیری زبان را در راستای توانش ارتباطیِ بین فرهنگی سوق داد. بنابراین، مدرسان زبان خارجی ملزم به استفاده و ارتقای توانش بین فرهنگی در بین زبان آموزانشان هستند. در نگاه اول، این طور به نظر می آید که مدرسان به قدر کافی با فرهنگ های زبان خارجی که تدریس می کنند آشنا باشند، در نتیجه تحقیق حاضر، منطقاً در پی بررسی میزان آشناییِ مدرسان ایرانی با فرهنگ های خارجی و آمادگی شان برای آموزش توانش بین فرهنگی است. البته از طرفی این تحقیق به درک مدرسان از پروفایل یادگیریِ فرهنگی-زبانیِ زبان آموزانشان نیز می پردازد. بدین منظور، از 120 مدرس ایرانی که در موسسات خصوصی مشهد به تدریس زبان انگلیسی مشغول بودند خواسته شد به سوالات بخش 4 و 5 پرسشنامه ای تحت عنوان «مدرسان زبان خارجی و توانش بین فرهنگی که توسط لایز سرکو (2005) طراحی شده پاسخ دهند. یافته های تحقیق نشان داد که مدرسان به آشنایی و آمادگی بیشتر به منظور بین فرهنگی سازیِ آموزش زبان خارجی و ارتقای پروفایل یادگیریِ فرهنگیِ زبان آموزان از منظر توانش بین فرهنگی نیازمندند.