تجسم اعمال از نگاه فلسفه وکلام متضمن این حقیقت است که ثواب و عقاب اعمالِ خوب و بد انسان ها چیزی جدا از آن اعمال نیست، زیرا اعمال انسان ها و عواقب آنها با یکدیگر رابطة تکوینی دارند و عذاب های خارج از اعمال در کار نیست. اگر خداوند در برابر گناهی آتش دوزخ وعده داده است، آن آتش چیزی جدا از آن فعل گناه نیست، بلکه حقیقت آن تمثل پیدا کرده است.
پس، هر آنچه که انسان در این جهان انجام می دهد در جهان دیگر به صورت های متناسب با آن جهان نمودار خواهد گشت. یعنی همة پاداش ها، کیفرها، نعمت ها و نقمت ها، شادمانی و سرور، و درد و شکنجه های اخروی همان حقایق اعمال دنیوی انسان ها است که در حیات اخروی خود را نشان می دهند.
ازاین رو، حشر افراد به اشکال مختلف در آخرت چیزی جز ظهور صورت باطنی آنها نیست که از مجموع عقاید، نیات، ملکات، صفات و اعمال دنیوی آنها شکل گرفته است؛ هر خلق و ملکه ای که بر جان انسان چیره شود، به همان صورت در روز رستاخیز محشور خواهد شد: چیره شدن تقوا به صورت فرشته، حیله و نیرنگ و اهریمن بودن و هوسبازی به شکل حیوان، و خشونت و تندخویی به صورت درنده. بنابراین، سرانجام، این روح و جان در آن عالم از لحاظ ملکات متعددی که دارد انواع زیادی خواهد داشت و خداوند در قیامت او را با صورتی که متناسب با آن ملکات است محشور می کند.