هدف این مقاله تحلیل تقاضا برای فرزند در میان خانوارهای مناطق شهری ایران در قالب یک فرایند تصمیم گیری چانه زنی درون خانوار است. با بکارگیری اطلاعات طرح آماری درآمد و مخارج خانوارهای مناطق شهری ایران در سال 1387، مدلهای رگرسیونی با متغیر وابسته شمارش پذیر با ویژگی فراپراکندگی و فروپراکندگی رگرسیون پواسن برآورد می گردد. یافته ها اهمیت عوامل محیطی تأثیرگذار بر تصمیم گیری خانوار را در شکل گیری تقاضا برای فرزند تأیید می کنند. مادرانی که هزینه فرصت آنها در نگهداری از فرزندان بالاتر است، بطور مشخص مادران با سطح تحصیلات دانشگاهی، تمایل به داشتن تعداد کمتری از فرزندان بوده و آنها کیفیت فرزندان را با کمیت آنها جایگزین می کنند. با افزایش قدرت چانه زنی مادران تمایل به آوردن تعداد بیشتر فرزندان کاهش می یابد. با این حال پدران دارای درآمد غیردستمزدی بالاتر داشتن تعداد بالاتر فرزندان را ترجیح می دهند. آزمونهای تشخیص، دقت و مناسب بودن روش برآورد پواسن تعمیم یافته را در مقابل گزینه های دیگر مثل دو نقطه ای منفی، پواسن ساده تأیید می کند. برای آزمون فرضیه برونزایی متغیرهای توضیحی بار دیگر ضرایب مدل رگرسیونی پیشنهاد برآورد گردید، یافته ها نشان دادند که تمام متغیرهای توضیحی برونزا هستند. برای بررسی استحکام نتایج بدست آمده، مدلهای رگرسیونی، با محدود ساختن نمونه در دست مطالعه به بازه سنی مختلف مادران برازش گردید. یافته ها تغییر ملموسی را از خود نشان ندادند.