آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۷

چکیده

در این مقاله کوشیده ایم تا در چهارچوب دستور وابستگی ضمن برشمردن نقش های گوناگون فعل «شدن» در فارسی، از اهمیت واژگان در توصیف های نحوی سخن بگوییم. نگارندگان در این مقاله همچنین کوشیده اند تا به دقت از این اصل صورت گرایانه پیروی کنند که وجود نقش های دستوری هر زبانی را تنها با استناد به معیارهای صوری می توان پذیرفت و استعانت از معیارهای صرفاً معنایی برای تفکیک نقش های دستوری از هم، قابل قبول نیست. فعل «شدن» دارای یکی از شش نقش زیر در زبان فارسی است: فعل ربطی (در سه نوع جمله اسنادی کامل، اسنادی ناقص، و اسنادی با فاعل بندی)، جزءِ همکرد در برخی فعل های مرکب و فعل های پی بستی، فعل کمکی مجهول ساز، فعل وجهی، فعل کمکی در صورت مجهول یا ناگذرای افعال ضد سببی و در آخر فعل بسیط. در این مقاله، موارد فوق را یک به یک بررسی می کنیم.

تبلیغات