آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۵

چکیده

این پژوهش درصدد پاسخ به این پرسش است که، «آموزش تفکر» و شیوة آموزش دوسویه در میان بزرگان فرهنگ ساز ایرانی مغفول بوده است یا نظایری دارد؟ با بررسی شیوة گفت و گوی دوسویة فریدالدین عطار در منطق الطیر و مقایسة آن با مؤلفه های «آموزش تفکر» متیو لیپمن، مشاهده شد که شیوة آموزشی عطار در قرن هفتم به شیوة آموزشی متیو لیپمن در قرن حاضر بسیار نزدیک است. این مقایسه با تسامح از تعریف کودک در دیدگاه روان شناسان، که غالباً بین یک تا دوازده سال است، انجام شده است. کودک از دیدگاه عارفان انسانی خام و مبتدی است و این تعریف، نزدیک به تعریف «کودک، کودک است» در P4C است. همان طور که دیدگاه عطار و لیپمن در موضوع آموزش (فلسفه) و هدف آموزش (ارتقای تفکر و اتخاذ تصمیم آزادانه برای خود) شبیه به هم است در شیوة آموزش آن ها نیز شباهت زیادی دیده می شود. هر دو از قصه و گفت و گو در شیوة آموزش خود بهره برده اند و در روش هر دو، تعلیم تفکر و فلسفه موجب تغییر رفتار می شود.

تبلیغات