آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۲

چکیده

در گفت وگویی که حضرت موسی(ع) در کوه طور با باری تعالی داشت، خداوند به او امر کرد که «فاخلع نعلیک، انّک بالواد المقدس طوی». این دیدار که در سورة طه گزارش شده، از دیرباز در میان مفسران و عارفان مجال بحث یافته است. این بحث ها بیشتر بر دو محور جریان داشته است؛ نخست اینکه به طور اساسی فلسفة این فرمان مبنی بر خلع نعلین چه بوده است و دیگر آنکه نعلین در این آیه، استعاره از چه مفاهیمی می تواند باشد. مفسرانی که مسلک عرفانی داشته اند، در چرایی این امر الهی، لطایف و اشاراتی بلند یافته اند و نعلین را نیز نمادی از مفاهیمی انتزاعی همچون خوف و رجا، تعلقات کونین، طبیعت و نفس، اسباب تلوین، صفات و افعال، محل الفصل و الوصل، قوة اتصال و انفصال، اشتغال به اهل و ولد، و ... دیده اند. در این مقاله، پس از بیان پیشینة داستان که ریشه در عهد عتیق دارد، اصل دیدار براساس قدیمی ترین مآخذ تفسیری نقل شده است. سپس درباره فلسفة خلع از منابع کهن، اطلاعاتی ارائه و آن گاه به ترتیب موضوعی به تنوع معانی استخراج شده از نعلین پرداخته می شود.

تبلیغات