هر رویدادی در زندگی انسان ممکن است پدیده ای منجر شونده به رویدادهای دیگر محسوب شود. این پدیده که وقایع بعدی را در دورنما قرار می دهد به عنوان «نشانه» شناخته می شود هر جامعه و گروه نشانه های خاص خود را دارد و بنابراین فرهنگ شمول است. این واقعیت حتی در مورد افراد نیز صادق است. بهتر است بگوئیم «نشانه ها» در همه اجزای جهان مشهود و پراکنده هستند. این مقاله تلاشی است در جهت بررسی ادبیات کودکان با توجه به اهمیت نشانه ها و مخصوصا در حیطه ترجمه این نوع ادبیات که انتقال جوانب تصویری - فرهنگی را شامل می گردد. طبق الگوی «وجود نمادی/ نشانه ای به عنوان واحد ترجمه» که توسط حاتم و میسون (1990) مطرح گردید، این مقاله بر آن است که روند ترجمه نشانه های فرهنگی را در کتب تصویری کودکان مورد شناخت قرار دهد. همچنین در این راستا این تحقیق قصد دارد اولا ارتباط بین واژه ها و تصاویر را به عنوان دو جنبه نشانه شناسی در کتب تصویری کودکان مورد تحقیق قرار داده و ثانیا روند انتقال این ارتباط را به زبان مورد هدف مورد بررسی قرار دهد. علاوه بر این هدف دیگر این مقاله این است که جهت اطلاعات جدید و «داده شده» در ارتباط تصویری در دو فرهنگ ایرانی و غرب طبق مفهوم فرهنگ شمولی «توسعه افقی» که توسط پژوهشگرانی همچون کرس و ون لیوون (2006) مطرح گردید را مورد بررسی قرار دهد.