آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۰

چکیده

در این مقاله، نقش های مختلف سکوت بلیغ در چارچوب نظری میشل افرات (2008) را به مثابه بخشی از ارتباط کلامی و به معنای غیاب هرگونه عنصر زبانی مورد بررسی قرارمی دهیم که با توجه به تقسیم بندی رومن یاکوبسن (1956) از اجزاء کلام و نقش هایی که برای هر کدام از انواع کلام قائل است، صورت می گیرد. برای ملموس شدن مبحث سکوت ارتباطی و چگونگی کارکرد آن، که مبحثی نو در زبانشناسی ادبی به شمار می آید، به مطالعه متون مختلف ادبیات داستانی و همچنین تاثیر کاربرد هر نقش سکوت در روایت داستان می پردازیم که به عنوان شگردی به منظور چگونه گفتن مطلبی به واسطه نگفتن آن برای ایجاد ارتباط موفق مطرح می شود. پرسش این پژوهش، چگونگی عملکرد نقش های ششگانه سکوت در برابر گفتار است و هدف آن دست یافتن به شگردهای روایی است که به واسطه نگفتن ایجاد می شود. نتیجه حاصله نشان می دهد که سکوت نقش مهمی در فعال سازی نقش خواننده در خوانش متن برعهده دارد.

تبلیغات