هماهنگی فعالیتهای حسابرسی میان موسسات حسابرسی مستقل
آرشیو
چکیده
در موضوع منتخب کنگره 2004، اینتوسای سعی در فراهم نمودن وسیله ای برای دستیابی به اثر بخشی و کارایی بیشتر در امور حسابرسی دارد. موضوع II، تجارب همکاری و تعامل موسسات حسابرسی داخل کشورها را بررسی میکند، در حالیکه موضوعI تجارب هماهنگی و همکاری میان موسسات عالی حسابرسی کشورهای مختلف را بررسی می کند. در اغلب کشورها موسسات حسابرسی متعددی بر فعالیتها و هزینه های دولتی نظارت داشته و یا حسابرسی می نمایند. و این موازی کاری ،فرصتها و مشکلاتی برای این موسسات ایجاد می کند. از طرفی ممکن است بین فعالیت موسسه عالی حسابرسی کشور مربوطه و سایر موسسات حسابرسی، دوباره کاری و همپوشانی و حتی احتمالاً تعارض وجود داشته باشد، از طرف دیگر فرصت همکاری آموزشی، اشتراک اطلاعات و متدلوژی حسابرسی و نیز فرصت انجام حسابرسی مشارکتی می تواند به اثر بخشی و کارآیی بیشتر در فعالیتهای حسابرسی و شبه حسابرسی کمک کند و فشار ناشی از حسابرسی بر موسسات دولتی کاهش یابد.متن
1- مقدمه
در موضوع منتخب کنگره 2004، اینتوسای سعی در فراهم نمودن وسیله ای برای دستیابی به اثر بخشی و کارایی بیشتر در امور حسابرسی دارد. موضوع II، تجارب همکاری و تعامل موسسات حسابرسی داخل کشورها را بررسی میکند، در حالیکه موضوعI تجارب هماهنگی و همکاری میان موسسات عالی حسابرسی کشورهای مختلف را بررسی می کند. در اغلب کشورها موسسات حسابرسی متعددی بر فعالیتها و هزینه های دولتی نظارت داشته و یا حسابرسی می نمایند. و این موازی کاری ،فرصتها و مشکلاتی برای این موسسات ایجاد می کند. از طرفی ممکن است بین فعالیت موسسه عالی حسابرسی کشور مربوطه و سایر موسسات حسابرسی، دوباره کاری و همپوشانی و حتی احتمالاً تعارض وجود داشته باشد، از طرف دیگر فرصت همکاری آموزشی، اشتراک اطلاعات و متدلوژی حسابرسی و نیز فرصت انجام حسابرسی مشارکتی می تواند به اثر بخشی و کارآیی بیشتر در فعالیتهای حسابرسی و شبه حسابرسی کمک کند و فشار ناشی از حسابرسی بر موسسات دولتی کاهش یابد.
این مقاله چارچوبی ارائه می کند تا موسسات عالی حسابرسی در تهیه مقالات برای ارائه در کنگره هجدهم سال 2004 از آن استفاده نمایند. فهرستی از سوالات ارائه شده ، و از موسسه عالی حسابرسی خواسته شده که در پاسخ، تجارب خود و کشورمتبوع خود را در هماهنگی و همکاری و تعامل میان موسسه عالی حسابرسی و سایر موسسات حسابرسی داخلی بیان کند، و منافع و مشکلات ایجاد شده در این راه و روشهای مفیدی که برای رفع مشکلات به کار بسته اند تا اثر بخشی و کارایی بیشتری بدست آورند را توضیح دهند. ضمن اینکه سوالات روی این موضوعات تمرکز دارد، از پاسخ دهندگان می خواهیم که روی موضوعات دیگر نیز کار کنند.
2- هماهنگی مساعی حسابرسی میان موسسات حسابرسی مستقل
موسسات حسابرسی مستقل در اغلب کشورها سازمانهای مختلفی با درجات استقلال و قدرت و اختیارات گوناگون ، هزینه ها و فعالیتهای دولتی و سازمانهای دولتی را حسابرسی و یابرآنها نظارت می کنند. اینگونه سازمانها شامل موارد ذیل هستند (البته به جز موسسه عالی حسابرسی کشور مربوطه) :
• حسابرسان بخش دولتی
در سطوح مختلف دولت (محلی یا منطقه ای) ، حسابرسان مستقل دیگری ممکن است در بخش دولتی فعالیت نمایند. مثلاً در کانادا هر استان یا ایالت ،حسابرس کل خود را دارد که هزینههای ایالتی (استانی) را حسابرسی می کند. در انگستان، ادارة خاصی دولتهای محلی را حسابرسی می کنند.
• حسابرسان بخش خصوصی
حسابرسان بخش خصوصی نیز ممکن است در بخش دولتی در حال فعالیت باشند. ممکن است در حال انجام حسابرسی اعتبار دهی (مجدد یا تصدیقی) موسسات بخش دولتی باشند.
• موسسات نظارتی
موسسات نظارتی مستقل از جمله ماموران عالی رتبه دولتی، ماموران مخفی، سازمانهای انتظامی و ... اغلب اختیارات انجام فعالیهای حسابرسی یا شبه حسابرسی در حوزه صلاحیت خود را دارند. مثلاً درکانادا واحدی از پارلمان می تواند سازمانهای دولتی را بازرسی نماید تا از اجرای قانون «دسترسی شهروندان به اطلاعات» مطمئن شود. سایر موسسات نظارتی مستقل کانادا عبارتند از : اداره خدمات دولتی، اداره زبانهای رسمی و سازمانهای انتظامی ، اداره رادیو و تلویزیون کانادا و اداره حمل و نقل کانادا. این سازمانها در کنار موسسه عالی حسابرسی، در این مقاله، موسسات حسابرسی مستقل نام دارند. اگر چه موسسات عالی حسابرسی می توانند با همه واحدهای حسابرسی ، مثل واحدهای حسابرسی داخلی در سازمانهای دولتی، همکاری کنند، ولی بحث ما مربوط به موسسات حسابرسی می باشد که درجه ای از استقلال قانونی و سازمانی از سازمان مورد حسابرسی دارند.
سؤال1- در کشور شما موسسه عالی حسابرسی با چه موسسات حسابرسی مستقلی همکاری دارد ؟ آیا جز سه گروه حسابرسان مستقل (بخش خصوصی و بخش دولتی و موسسات نظارتی)، موسسات دیگری نیز وجود دارند ؟
موضوع – دربسیاری موارد، موسسات عالی حسابرسی در دایره اختیارات خود فعالیتهای مشترکی با سایر موسسات حسابرسی دارند و در خیلی موارد حوزه علایق و حوزه سازمانهای مورد بازرسی توسط موسسه عالی حسابرسی همپوشانی واشتراک با حوزه علایق و حسابرسی سایر موسسات مستقل حسابرسی دارد. مثلاً در کانادا همپوشانی کمی میان برنامه های ایالتی و مرکزی وجود دارد و حسابرسان کل حوزه های قانونی مختلف مستقل از هم کارهای خود را انجام داده اند و در بعضی حوزه ها مثل محیط زیست، برنامه های ایالتی و مرکزی اشتراک و همپوشانی دارند و در این حوزهها دولتهای محلی و مرکزی با هم برنامه های مشترک اجرا می کنند، که در این موارد ادارات حسابرسی نیاز به ارتباط و تعامل کاری دارند. خیلی از برنامه های بخش دولتی، موضوع حسابرسی حسابرسان و بازرسان مختلف با اختیارات قانونی متفاوت می باشد. در این موارد احتمال دوباره کاری و فشار مضاعف بر سازمانهای حسابرسی شده وجود دارد و حتی امکان تعارض میان اختیارات آنها و ایجاد موانع وجود دارد. لذا امکان هماهنگی و تعامل میان اینگونه موسسات حسابرسی وجود دارد تا بار و فشار حسابرسی را کاهش داده ، کارایی بیشتری بدست آورده و روشهای حسابرسی را بهبود بخشند. این مقاله چارچوبی برای بررسی امکانات بالقوه همکاری و هماهنگی موسسات حسابرسی مستقل ارائه می کند.
نحوه تعامل و هماهنگی و همکاری ـ این همکاریها اشکال گوناگون دارد، ازاخذخدمات مشورتی سایر موسسات حسابرسی مستقل درزمینه روشهای مناسب حسابداری، فعالیتهای خاص مالی تا انجام پروژه های مشترک حسابرسی .کارهای مشترک نیز به فعالیتهای حسابرسی محدود نمیشوند و می توانند مطالعات، پژوهش و بازنگری و فعالیتهای تکمیلی حسابرسی باشند. بسته به نوع تصمیم گیریهای کلیدی فرایند حسابرسی، چندین نوع همکاری و هماهنگی متصور میباشد.سهم سایر موسسه حسابرسی در همکاری می تواند فقط خدمات مشورتی، بدون مشارکت در تصمیمات کلیدی باشد، و یا همکاری و مشارکت در تمام تصمیمات کلیدی. نمودار ذیل طیفی از اشکال همکاری و اهداف هر یک از روشها را نشان می دهد.
اشکال همکاری حسابرسی
مشارکت کامل و واقعی مشارکت محدود همزمان اعتماد و اتکاء مشاوره ای یا مشورتی شکل همکاری ممکن
تشریک مساعی کاری و دسترسی به اطلاعات و دانش همدیگر هماهنگی کاری تبادل اطلاعات هدف اولیه
مشــورتی ـ بدون مشارکت در تصمیم گیری : با هدف تبادل اطلاعات مورد نیاز حسابرسی.
اعتـــماد ـ بدون مشارکت در تصمیم گیری : فقط از کار موسسه دیگر برای تکمیل حسابرسی استفاده می شود. ( البته تکرار و دوباره کاری نمی شود.)
همـــزمان ـ برای انجام حسابرسیهای مشابه تصمیم گیری می شود .در متدلوژی و رویکرد حسابرسی مشارکت می کنند. حسابرسی تقریباً همزمان توسط دو یا چند موسسه حسابرسی مستقل با تیم های حسابرسی مستقل انجام میگیرد و در نهایت در حوزه اختیارات، گزارش حسابرسی برای ارائه به دولتهای متبوع آماده می کنند.
حسابرســی مشترک ـ تصمیمات کلیدی مشترکاً گرفته می شوند. حسابرسی توسط تیمی از حسابرسان چند موسسه حسابرسی انجام می شود و گزارش مشترکی از حسابرسی برای ارائه به دولتهای خود آماده می کنند و فقط یک کانال ارتباطی برای سازمان حسابرسی شده وجود دارد.
3- منافع بالقوه :
هماهنگ سازی مساعی حسابرسی، منافع زیادی دارد، که خیلی از آنها موجب بهبود کیفی محصولات حسابرسی میشوند.
* کاهش بار حسابرسی (فشار حسابرسی بر سازمان حسابرسی شده )
فشار روی سازمان حسابرسی شونده در اثر حسابرسی همزمان از سوی چندین موسسه مستقل، درکشورهای مختلف ایجاد نگرانی می کند. هماهنگ سازی فعالیتهای مختلف حسابرسی موسسات حسابرسی مستقل می تواند بار ناشی از حسابرسی را به سازمانهای دولتی کاهش دهد.
* حسابرسی جامع تر و کیفی تر
هماهنگ سازی مساعی حسابرسی موجب پوشش حسابرسی جامع تر و یکپارچه تر شده و گزارشها کیفی تر می شوند. این هماهنگ سازی موجب شناسایی شکافها و اشتراکات (همپوشانی ها) در برنامه ها می شود. این امر موجب تسهیل در تشریک اطلاعات و مقایسه آن میان موسسات حسابرسی مستقل می شود. ورودیهای چند موسسه حسابرسی موجب می شود که اطلاعات متوازن تر و واقعی تری از سازمان حسابرسی شده بدست آوریم و آنرا کیفیتر بشناسیم. از این طریق یافته های حسابرسی از موضوع مورد بررسی ،محکم تر و قابل اطمینان تری حاصل می شود.
* شناخت بهتر از سازمان حسابرسی شده
با هماهنگ سازی مساعی حسابرسی، شناخت بهتری از سازمان حسابرسی شده بدست می آید که بی نهایت ارزشمند است. وقتیکه حسابرس فقط از یک حوزه یا سطح به موضوع نگاه کند ،شناخت برخی برنامه ها مشکل می باشد.
* اجماع قویتر حسابرسی
باهماهنگ سازی مساعی حسابرسی، دیدگاههای مشترک حسابرسان ارتقاء یافته و گزارشهای مناسبتری در زمینه های مشترک بدست می آید که امتیاز بزرگی برای جامعه صنفی و حرفه ای حسابرسان می شود.
* پاسخ به برنامه های جدید دولتی
دولتها برنامه ها و خدمات مختلفی ارائه می دهند که بین بخشی بوده و با همکاری حوزه های مختلف انجام می شوند ،و مستلزم این است که موسسه عالی حسابرسی با سایر موسسات حسابرسی مشارکت کاری کند، و برای دستیابی به اهداف مشترک ، به صورت رسمی همکاری نمایند. هماهنگی و همکاری در حسابرسی اینگونه برنامه ها، سهم زیادی در افزایش کیفی حسابرسی دارد.
* استفاده بهینه تر از منابع
باهماهنگ سازی مساعی حسابرسی ، دوباره کاری کمتر می شود و استفاده بهینه تری از منابع موسسه عالی حسابرسی و نیز منابع سازمان حسابرسی شونده انجام خواهد شد.
* دسترسی به منابع بیشتر
باهماهنگ سازی مساعی حسابرسی ،اجتماع گروههای حسابرسی، موجب ایجاد گروههای قویتر و در نتیجه حسابرسی موثر تر خواهد شد.
* متدلوژی حسابرسی بهینه تر
باهماهنگ سازی مساعی حسابرسی ،موجب دستیابی موسسات عالی حسابرسی به متدلوژی ها و رویکردهای حسابرسی و روشهای اجرایی جایگزین میگردد و این امر موجب توسعه و استفاده از روشهای مناسب تر می گردد.
4- مشکلات بالقوه
هماهنگ سازی مساعی حسابرسی درکنار منافع، مشکلات احتمالی نیز می تواند داشته باشد که عباتنداز:
* اولویتها و اختیارات متفاوت
اولویتها و اختیارات قانونی سایر موسسات حسابرسی با اولویتها و اختیارات موسسه عالی حسابرسی مشابه نیستند.
* تفاوت در متدلوژیها
هر موسسه ای استانداردها، روشها و رویه های حسابرسی متفاوت مخصوص به خود را دارد.
* وجود گزارشات حسابرسی قبلی
اگر برخی موسسات حسابرسی روی موضوع حسابرسی شده، گزارشات قبلی داشته باشند، اصلاح یا تغییر نظرات و نتایج حسابرسی به علت ترس از آسیب رسیدن به اعتبارشان، سخت و دشوار می باشد.
* برنامه ریزی منابع
عواملی چون جداول زمانی گزارش دهی و مسافت ، برنامه ریزی و مدیریت منابع ، حسابرسیهای اشتراکی را با چالش روبرو می کنند.
* محدودیت در گزارش دهی مشترک
اختیارات گوناگون حسابرسی والزامات متفاوت گزارش دهی ، میتوانند گزارش دهی مشترک را غیر ممکن کنند.
* ارتباطات
حسابرسیهای موفق نیاز به ارتباطات باز میان موسسات حسابرسی شریک در تمام مراحل حسابرسی دارد. دستور کارهای محرمانه و مخفی، رقابت میان افراد و مؤسسات،و دیگر چالشها میتوانند در مسیر ارتباطات باز، باز دارنده باشند، که باید رفع شوند.
* مدیریت اشتراکی پروژه
هماهنگ سازی حسابرسیها نیازمند مدیریت اشتراکی می باشد. وقتی چندین شریک در پروژه مشارکت کنند و یا وقتی آنها در تعداد (تعداد پرسنل درگیر و سطح منابع اعطایی به پروژه) متفاوت باشند، مدیریت مشترک حسابرسی چالش برانگیز خواهد بود.
* تفاوت در منابع و اندازه ادارات حسابرسی درگیر
موسسه حسابرسی کوچکتر ممکن است نسبت به از دست دادن استقلال خودنگران باشد، خصوصاً وقتی که بر شریک مسلط نباشد.
* حل اختلافات
اختلافات میان مشارکت کنندگان ممکن است به راه حلهای رضایت بخش منتهی نشوند.
5- شرایطی که هماهنگ سازی و همکاری را تسهیل می کنند.
بعضی شرایط مستلزم همکاری در مساعی حسابرسی می باشندازجمله:
• خدمات و برنامه های افقی
دولتها روز به روز با تشریک مساعی و همکاری با سایر سطوح دولتی و بخشهای خصوصی و داوطلب، برنامه ها و خدمات بالقوه ای را شناسایی می کنند. در حوزه های مشترک، آنها می توانند خدمات خود را بهبود و بروکراسی را کاهش داده و دوباره کاریها و کارهای زائد را حذف کنند. افکار عمومی از موسسات حسابرسی مربوط به این حوزه ها انتظاری معقول دارد تا کارهای خود را با هم هماهنگ سازند.
• فشار سازمان حسابرسی شونده
سازمان وقتی فشار فزاینده حسابرسی را حس می کند، ممکن است به موسسات حسابرسی کننده فشار آورد تا کارهای حسابرسی خودرادر سازمان هماهنگ نمایند.
• اختیارات قانونی
قدرت و اختیارات قانونی می توانند موجبات انعطاف در حسابرسیهای مشترک را فراهم کنند.
• توافقات خاص
توافقات خاص دولتها می توانند به حسابرسیهای مشترک و چند جانبه منتهی شوند.
• همایشهای ملی
همایشهای ملی که ماموران رسمی موسسات حسابرسی مستقل را گردهم می آورند، زمینه و فرصتی برای ارتباط و همکاری حسابرسیهای مشترک می شوند.
• مدیریت و تعهد
مدیران موسسات حسابرسی ملی متعهدند که زمینه های تسهیل حسابرسی مشترک را فراهم آورند.
6- شرایطی که مانع همکاری و هماهنگی می باشند.
احتمالاً موانع بازدارنده ای به شرح ذیل وجود خواهند داشت :
• اختیارات قانونی
قدرت و اختیارات قانونی موسسه حسابرسی می تواند انجام حسابرسی مشترک را با سایر موسسات حسابرسی محدود کند. البته ممکن است مشارکتها جز دربرخی حوزه های خاص منعی نداشته باشد.
• خدشه در استقلال
دولتها و افکار عمومی ممکن است همکاری با سایر موسسات حسابرسی را مغایر با استقلال موسسه عالی حسابرسی بپندارند.
• معیارهای حرفه ای
موسسات حسابرسی ممکن است معیارهای حرفه ای مشترکی نداشته باشند و رویه های حسابرسی کاملاً متفاوت داشته باشند. این امر موجب محدود یت فرصت های همکاری می شود و موسسات به معیارهای حسابرسی خاص خود وفادار بمانند.
• منابع و زمان
موسسات حسابرسی ممکن است چنان محدودیت منابع و زمان داشته باشند که امکان همکاری نداشته باشند. اگرچه همکاری موجب جلوگیری از اتلاف منابع و زمان می شود، ولی سرمایهگذاری اولیه لازم برای همکاری می تواند عاملی بازدارنده باشد.
• فقدان همایش های ملی
ممکن است هیچگونه همایشی برای موسسات حسابرسی برای تبادل ایده ها وجود نداشته باشد. درنتیجه توسعه و روشهای حسابرسی مورد نیاز برای همکاری در فعالیتهای حسابرسی به وجود نخواهد آمد.
7- عوامل حیاتی موفقیت
برای بدست آوردن مزایا و منافع همکاری و رفع موانع آن، موسسات مستقل حسابرسی باید مدیرانی به تامین سرمایه و منابع مورد نیاز مدیریت پروژه متعهد باشند. تعدادی از عوامل اصلی همکاری موفقیت آمیز عبارتند از :
• انتخاب هدف :
حین انتخاب هدف برای همکاری در حسابرسی، موضوعی انتخاب کنید که اختیارات قانونی حسابرسی شما در آن حوزهها و روابط حسابرسی و پاسخگویی کاملاً روشن و معلوم باشد. یعنی اینکه ادارات دولتی اختیارات قانونی موسسه حسابرسی در آن حوزهها را قبول کنند.
• توافقنامه (پروتکل) میان موسسات حسابرسی
پروتکل امضاء شده میان گروهها می تواند ماهیت همکاری و الزامات هر یک از طرفین را معلوم کند. (بخش 8 ذیل محتویات چنین پروتکلی را فهرست می کند.)
• احترام و ارتباطات
ارتباطات باز (رسمی و غیر رسمی) ، بی پرده و مداوم بین موسسات حسابرسی مشارکت کننده را ایجاد کنید .مشخص کنید آیا راههای دیگری برای این کار وجود دارد و در این مسیر مصالحه کنید. اختیارات قانونی هر یک از موسسات شریک را شناخته و احترام بگذارید.
8- پروتکلهای همکاری و هماهنگی
وقتی موسسه عالی حسابرسی تصمیم به همکاری در انجام حسابرسی با سایر موسسات میگیرد، عامل کلیدی موفقیت پروتکل میان موسسات مشارکت کننده می باشد که اهداف پروژه و نقشها و مسئولیتهای هر یک از طرفین در فرآیند پروژه را به وضوح نشان می دهد.
• شکل و ماهیت همکاری
پروژه های مشترک بر حسب سطح اطمینان میتوانند در طبقات (حسابرسی،بازنگری و یا بررسی) تقسیم بندی شوند. موسسات مشارکت کننده قبل از برنامه ریزی و انجام حسابرسی، نیاز به توافق در زمینه اطمینان مورد انتظار در پروژه و ماهیت همکاری خود دارند.
• استانداردها و روشهای اجرایی
برای حسابرسی بازنگری موسسات مشارکت کننده لازمست در زمینه استانداردهای مورد عمل توافق کنند آنها باید در مورد رویکردهای جمع آوری مدارک و شواهد و سطوح اهمیت بحث و توافق نمایند. هر یک از مشارکت کنندگان باید مالکیت کار برگها را روشن و فرآیند تضمین کیفیت فرآیند را مشخص کنند.
• نقش و مسئولیت هر یک از موسسات حسابرسی
تعریف واضحی از نقش ها و مسئولیتها لازمست تا مسئولیت پاسخ دهی و پاسخگویی را تضمین کند. این امر نیاز به تعریف ساختار مدیریت حسابرسی دارد. مثلاً حسابرسی ممکن است چند جانبه مدیریت شود و یا توسط یک موسسه حسابرسی رهبری شده و سایر موسسات نقش های پشتیبانی را بازی کنند. موسسات مشارکت کننده باید نقشها و مسئولیتهای هر یک از موسسات درگیر را در تمام مراحل حسابرسی مشخص کنند.
• نیازمندیهای منابع حسابرسی
منابع لازم هر یک از موسسات درگیر (تامین پرسنل، تامین سرمایه، ارائه مشاوره و سفر) باید به وضوح تعریف شوند.
• برنامه زمان بندی پروژه
موسسات درگیر باید روی جداول زمانی پروژه مشترک توافق کنند. نقاط عطف کلیدی هر یک از مراحل پروژه باید معلوم باشند. تجربه نشان داده که کارهای حسابرسی مشترک نیاز به زمان ارفاغی(انعطاف) بیشتر دارند. استفاده از کمیته های مشورتی، برای حسابرسی و نقش آنها نیاز به تبیین دارد.
• اهداف و حوزه حسابرسی
اهداف و حوزه حسابرسی باید کاملاً تعریف شوند. حوزه حسابرسی باید محدود به حوزه اختیارات قانونی موسسات درگیر باشد و به اطلاعات مورد نیاز دسترسی داشته باشند. گزارش دهی، ماهیت و زمان بندی گزارشات به پارلمان و سایرمراجع و سهامداران ذینفع باید معلوم شوند. همچنین تعداد گزارشات حسابرسی و ماهیت آنها نیزباید مشخص شوند. اگر بیش از یک گزارش باید تهیه شود، باید در روش تهیه گزارش مناسب توافق حاصل شود.
• فرآیند حل اختلافات
اگر چه اختلافات ممکن است زیاد نباشند، اما همیشه امکان اختلاف میان موسسات وجود دارد. لذا فرایند حل آنها باید معلوم باشد.
• آزادی اطلاعات و سایر قوانین
قوانین خاصی در هر یک از حوزه ها که میتوانند روی انجام و گزارش حسابرسی را تحت تاثیر قرار دهند باید مورد توجه موسسات درگیر قرار گیرد و در صورت لزوم پروتکل مورد ملاحظه واقع شود.برای مثال کار برگهای حسابرسان ممکن است تحت قانون آزادی اطلاعات در یکی از حوزه ها قابل دسترسی بوده و در حوزه دیگری قابل دسترسی نباشد. توافقات پروتکل باید چنین موارد غیرمتعارفی را تعیین تکلیف کند.
• محرمانه بودن اطلاعات
در بعضی حوزه ها ممکن است محدودیتهای محرمانه بودن اطلاعات وجود داشته باشد. مثلاً برخی حوزه های دولتی از گروه سومی در گزارشات خود نام نمی برند، در حالیکه سایر حوزهها چنین نیست. ممکن است دلایل قانونی و منطقی داشته باشند تا برخی اطلاعات را به سایر موسسات حسابرس ارائه ندهند. این موضوعات نیاز به بحث بی پرده و تصریح در توافقات پروتکل دارند.
9- مورد کاری موسسات عالی حسابرسی
برخی موسسات عالی حسابرسی قبلاً تجاربی در همکاریهای حسابرسی داشته اند. این تجارب ممکن است موفق نبوده باشند. بدون شک درسهایی هم در پی داشته اند. این درسها اطلاعات ارزشمندی برای سایر موسسات عالی حسابرسی می باشند.
10- نقش موسسه عالی حسابرسی در تسهیل همکاری
برای شروع همکاری و بهبود آن و برای رسیدن به توافقات در مورد چگونگی انجام کار مشترک نیاز به یک رهبری می باشد. موسسات عالی حسابرسی موقعیت بی همتایی به عنوان موسسه ملی حسابرسی با استانداردهاو روشهای حرفه ای مشخص در سطح ملی دارندکه این استانداردهادر همایشهای بین المللی شناخته شده می باشد. لذا :
موسسات عالی حسابرسی می توانند مدیریت دیگر موسسات مستقل حسابرسی داخلی را متقاعد به تبادل اطلاعات کنند.
پروژه آزمایشی با استفاده از رویکرد مورد توافق انجام دهند.
تبادل پرسنل میان موسسات را تسهیل کنند.
کمک نمایند تا همایشهایی برای بحث در مورد موضوعات حسابرسی میان موسسات حسابرسی در سطح کشور تشکیل شود.
از همایشهای ملی پشتیبانی مدیریتی مداوم کنند.
11- خلاصه
این مقاله همکاری میان موسسات حسابرسی مستقل داخلی را مورد بحث قرار داده و منافع ، مزایا ، مشکلات و شرایطی که این همکاریها را پشتیبانی یا تضعیف میکنند و نیز عوامل موفقیت را تشریح می کند. انواع ملاحظات داخل پروتکلهای حسابرسی مشترک را مورد توجه قرار می دهد. در نهایت این مقاله نقش رهبری که موسسات عالی حسابرسی می توانند در تسهیل همکاری ها در کشور متبوع بازی کنند را مورد بحث قرار می دهد.