آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۶

چکیده

یکی از پیامدهای کشف اهداف و ساختار سوره‌های قرآن راهیابی به گزاره‌های جدید علمی است، روش مطالعه ساختاری سوره‌ها، مدل جدیدی از مطالعه علمی قرآنی است که تا کنون کمتر مورد توجه واقع شده است. این نوشتار با بر شمردن روش‌های استنباط گزاره‌های علمی از قرآن کریم، به تشریح و تبیین روش ساختاری پرداخته است. در ادامه، کارآیی این روش در عمل با مطالعه موردی اصول همگرایی دینی در ساختار سوره آل عمران نشان داده شده است.

متن


کارکردهای کشف اهداف و ساختار سوره‌های قرآن
نگرش جامع‌گرایانه به معانى سوره‌ها، نگرشى نو و ساختارى به مفاهیم مطرح شده در سوره است و همچون هر نگاه دیگرى، پیامدها و آثار جدیدى به دنبال دارد. این نگاه نو، افق جدیدى در درک و فهم معانى بلند این کتاب آسمانى گشوده و روش‌هاى نوینى را در عرصه قرآن‌پژوهى و آموزش‌هاى قرآنى ارائه می‌دهد و چه بسا بسیارى از راه‌هاى ناهموار را در مسیر تلاش‌هاى قرآنی ـ‌همچون تفسیر جوانان‌ـ هموار و آسان نماید. برخى از آثار و نتایج سودمندى که براى این نگرش قرآنى می‌توان برشمرد عبارت است از:
1. کشف افق‌هاى جدید در اعجاز قرآن
یکى از جنبه‌هایى که در بررسى اعجاز قرآن کمتر مورد توجه واقع شده است جنبه ساختارى آن است. مطالعه و بررسى ساختار قرآن و ترسیم ابعاد اعجازى آن از این جهت که قرآن در درجه نخست یک «متن» است، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. شکى نیست که در پیدایش یک اثر توانمند ادبى، گزینش واژه‌ها، آهنگ کلمات و ترکیب آنها نقش بسزایى دارد، اما بنیادى‌ترین چیزى که شکل نهایی متن را سامان می‌دهد و ارتباط واژه‌ها و جملات را معنادار می‌کند، ساختار معنایی متن است. جملات زیبا اما ناهماهنگ و ناموزون، هیچ‌گاه یک متن ادبى توانمند و فصیح را به ارمغان نمی‌آورد.
2. آشنایى سریع و آسان با مفاهیم قرآن
تهیه تفسیرى بر اساس ساختار سوره‌ها می‌تواند بستر مناسبی برای آشنایی سریع نسل جوان با مفاهیم قرآنی باشد. با کمک این طرح می‌توان مفاهیم اساسى و کلیدى همه سوره‌ها را به صورت نمودار درختى در آورد و با توجه به سطوح مخاطبان طی30 یا 100 یا 150 جلسه مفاهیم قرآن را به طور کامل به علاقمندان آموزش داد.
3. حل اختلافات تفسیرى
اگر بپذیریم که هر سوره داراى غرض واحدى است که مجموع آیات سوره براى تبیین و تشریح آن غرض گرد هم آمده‌اند، می‌توانیم در پرتو آن بسیارى از ابهامات تفسیرى و اختلاف نظر مفسران را در فهم آیات حل کنیم. غرض اصلى و محور اساسى در فهم هر سوره، معیار و شاخص دقیقى است که بر اساس آن می‌توان هر گونه انحراف تفسیرى و خطا در برداشت را تشخیص داد و از رهگذر آن به تفسیر و تبیین آیات پرداخت.
4. ارائه «ترجمه‌ای پیوسته» و تفسیرى از قرآن
«ترجمه پیوسته و تفسیری» یا «ترجمه ساختاری» روش جدیدی در ترجمه قرآن کریم است. در این شیوه، فهم معانی و مطالب قرآن بسیار آسان و روان شده و مترجم با افزودن توضیحات تفسیری در متن و پاورقی، تا حدی خواننده را از مراجعه به تفاسیر بی نیاز کرده است. افزون بر این خواننده با توجه به فصل بندی سوره، هر سوره را به شکل متنی پیوسته احساس می‌کند و پایان یافتن یک آیه و شروع آیه دیگر را کاملاً با هم مرتبط می‌بیند و اهداف و مقاصد سوره را به خوبی درک می‌کند. «ترجمه پیوسته» وفادارترین ترجمه نسبت به قرآن مجید است؛ زیرا ضمن رعایت شرایط و مبانى علمى براى دستیابى به مفاهیم بی کران قرآن، مطالب هر سوره را به صورت یک واحد به هم پیوسته و یک مجموعه هماهنگ ارائه می‌کند.
5. شناخت اسباب نزول‌هاى جعلى
یکى از فواید و کارکردهاى کشف غرض سوره‌ها این است که در بسیارى از موارد می‌توان از آن به عنوان معیارى براى تشخیص اسباب نزول صحیح از روایات متناقض یا تبیین صحت و میزان انطباق یک روایت با واقعیت سود جست.
شناخت شأن نزول آیات نقش بسیار مهمی در فهم و درک معانى قرآن و حل مشکلات تفسیرى دارد، اما وجود روایات متناقض چالشى بزرگ در تعیین شأن نزول آیات و سوره‌ها پدید آورده است. از آنجا که مضمون کلیه آیات موجود در یک سوره با غرض سوره متناسب است، بنابراین تنها شأن نزولى را می‌توان معتبر شمرد که با غرض سوره هماهنگ باشد و در صورتى که شأن نزول‌هاى متفاوت همگى با غرض سوره متناسب بودند، آن‌گاه از قرائن و دلایل دیگر براى سنجش صحت شأن نزول می‌توان یارى جست.
6. ترسیم ساختار هدایتى قرآن
قرآن کتاب هدایت است و هدف اصلى از نزول این کتاب شریف بیان روش‌هاى دستیابى انسان و جامعه بشرى به کمال رستگارى و بهره‌مندى از رحمت الهى است. شکى نیست که هر سوره قرآن بخشى از هدایتگرى قرآن را به عهده گرفته است، به گونه‌ای که اگر یک سوره از قرآن کاسته شود، خللى جبران ناپذیر در دستیابى قرآن به هدف اصلى‌اش به وجود می‌آید.
با کشف هدف و غرض‌هاى اصلى سوره‌ها و قرار دادن آنها در کنار یکدیگر، ساختار هدایتى قرآن آشکار می‌گردد و گام بزرگى در شناسایی روش‌هاى تربیتى قرآن برداشته خواهد شد. به این ترتیب ضمن ترسیم ساختار قرآن، اصول و شیوه‌هاى هدایت از دیدگاه قرآن نیز روشن می‌گردد. سوره‌هاى قرآن از این جهت به فصول قرآن شباهت دارند؛ زیرا فصل‌هاى مختلف هر کتاب نیز عهده‌دار تأمین بخشى از اهداف کلى کتاب هستند.
7. استنباط گزاره‌های علمی
یکی از پیامد‌های کشف اهداف و ساختار سوره‌های قرآنی، راهیابی به گزاره‌های جدید علمی است. این مهم با عرضه موضوعات علمی به سوره و مطالعه چگونگی چینش مباحث در ساختار سوره میسر می‌شود. این روش، مدل جدیدی از مطالعه قرآن است که تا کنون کمتر مورد توجه واقع شده است. در ادامه مقاله به معرفی این روش می‌پردازیم.
روش‌های استنباط گزاره‌های علمی از قرآن کریم
قرآن مهم‌ترین منبع معرفتی مسلمانان است، از این رو دانشمندان مسلمان برای کشف گزاره‌های علمی در گرایش های مختلف علوم اسلامی، انسانی و تجربی، پیش از هر منبع دیگری به سراغ قرآن می‌روند. برای راهیابی به دیدگاه قرآن در خصوص گزاره‌های موجود در علوم بشری یا دستیابی به گزاره‌های جدید از سه روش می‌توان سود جست:
الف) روش تفسیر ترتیبی
روش نخست که بیشتر در تفاسیر رایج است، بر مطالعه آیه در جایگاه خویش تأکید دارد. در این راهکار، مفسر با بررسى لغوى، نحوى و صرفى واژه‏هاى به کار رفته در آیه، مناسبت آن با آیات همجوار، شأن نزول آیه، تقدیم و تأخیر واژه‏ها در آیه و کاربرد سایر صنایع لفظى و ادبى در آن به استنباط گزاره‏هاى علمی از آیه مى‏پردازد.
براى مثال از عبارت (إِذْ قَالُواْ لِنَبِىٍ‏ّ لَّهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِکًا)(بقره/246) که به داستان طالوت و جالوت مربوط مى‏شود، چنین استنباط کرده‏اند که «اِعمال رهبرى بر جامعه، در گرو وجود تمایل اجتماعى و زمینه پذیرش آن است.» (هاشمی،2/174) این گزاره ‏سیاسى که مى‏تواند بخشى از نظریه مردم سالارى دینى در نظام سیاسى اسلام را تبیین کند، بدین‏سان از آیه مذکور استنباط شده است که «حضرت اشموئیل قبل از درخواست مردم، کسى را به عنوان فرمانده ایشان معین نکرد، با اینکه ضرورت آن روشن بود.» (همان، /172)
ب) روش کاوش موضوعی در قرآن
استنباط گزاره‏هاى علمی از آیات قرآن با روش موضوعی تنها پس از مطالعه آیات مشابه و هم افق میسر مى‏گردد. در این روش، مفسر با بررسى مجموعه آیات مربوط به یک موضوع، پاسخ سؤالات خود را از قرآن دریافت می‌دارد. در این روش ممکن است از بررسى چند آیه که یکى عام و دیگرى مخصص است یک گزاره استنباط شود. کاربرد این روش در استنباط گزاره‏هاى سیاسى و اجتماعی در سال‏هاى اخیر بسیار رایج شده است. برای نمونه برای راهیابی به دیدگاه قرآن درباره اصول همگرایی در جامعه اسلامی می توان به آیاتی همانند (وَلا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِیحُکُم)(انفال/46) و آیه (إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ)(حجرات/10) مراجعه کرد.
چالش اصلی روش موضوعی این است که ارتباط مفاهیم و مؤلفه‌های به دست آمده بر اساس یک نظام از قبل تعیین شده و بر اساس حدس و گمان است و هیچ یک بیان کننده همه زوایا و جوانب مورد نظر قرآن نیست. مثلاً از این راه متوجه نمی‌شویم که چه رابطه‌ای میان ارزش‌های بنیادین قرآن مانند خدا باوری، پیروی از رهبری پیامبران، امر به معروف و نهی از منکر با همگرایی دینی وجود دارد؛ زیرا آیه‌ای که به طور معنادار بین این متغیرها ارتباط برقرار نموده باشد، نمی‌‌یابیم.
برای نمونه در آیه شریفه (إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُون)(الحجرات/10) بین دو متغییر «اخوت دینی» و «اصلاح ذات البین» ارتباط معناداری برقرار شده است، از این رو می‌توان «اخوت» را از راهکارهای ایجاد همگرایی دینی بر شمرد. اما رابطه این گزاره با گزاره(یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم‏) (نساء/ 59) به عنوان یکی دیگر از اصول همگرایی در جامعه دینی مشخص نیست و با ملاحظه آیات فوق رابطه طولی یا عرضی آنها را متوجه نمی‌‌شویم.
ج) روش ساختارى در کشف گزاره‌های علمی قرآن
روش دیگری که اخیراً در مراکز علمی قرآنى مطرح شده و تفاسیر نگاشته شده در قرن پانزدهم هجری بدان توجه وافرى کرده‏اند، روش ساختارى است. این روش مکمل روش موضوعى بوده و با استفاده از آن مى‏توان گزاره‏هاى جدیدى از قرآن کریم استنباط کرد.
روش ساختارى بر نگرش جامع‏گرایانه به معانى سوره‏ها استوار است. بر این اساس و با ژرف‏اندیشى در محتواى پیام هر سوره، مفسر به دنبال یافتن غرض اصلى سوره تلاش‏هاى دامنه‏دارى را سامان مى‏دهد تا با راه یافتن به قله و تکیه زدن بر بلنداى سوره، نگاهى گسترده و جامع را بر آیات بیندازد و با فهم روح کلى سوره، به چگونگى ارتباط آیات به ظاهر پراکنده دست یابد و از رهگذر انسجام معنایى سوره، نکات تازه‏اى از آن کشف کند.
توجه جدى به غرض سوره‏ها و تأکید بر آنکه هدف هر سوره باید اساس فهم آیات تلقى گردد، از اوایل قرن چهاردهم هجرى با نگارش تفسیر المنار آغاز شد. محمد عبده اصرار داشت که کشف غرض هر سوره به مفسر کمک مى‏کند تا به طور دقیق به معناى آیات نزدیک شود و معارف قرآن را درک کند. با نگارش همزمان دو تفسیر ارزشمند و بى‏بدیل در جهان اسلام، یعنى المیزان فى تفسیر القرآن‏ (تألیف 1357ق) و فى ظلال القرآن‏ (تألیف 1374ق)، گام‏هاى مؤثرى براى تبیین مبانى نظریه فوق و پیامدها و چالش‏هاى آن برداشته شد.
علامه‏ طباطبایى در المیزان با گشودن فصلى در ابتداى هر سوره با عنوان «بیان»، هدف و غرض اصلى سوره را بیان مى‏کرد و در لابلاى تفسیر خود مبانى نگرش ساختارى به قرآن را استوار مى‏نمود و روش‏هاى راهیابى به اهداف سوره‏ها را گوشزد مى‏کرد. با این اقدام علامه، به تدریج روش نگرش ساختارى در میان مفسران رواج یافت، تا آنجا که در سال‏هاى اخیر تقریباً هر سال یک دوره تفسیر قرآن بر اساس نگرش جامع‏گرایانه به سوره‏ها منتشر شده و تاکنون ده‌ها دوره تفسیر بر این اساس نوشته شده است.
براى استنباط گزاره‏هاى علمی از ساختار سوره‏هاى قرآن، ابتدا باید غرض اصلى و روح حاکم بر سوره را با استفاده از راهکارهاى شناخته شده و قابل قبول کشف کرد، آن‌گاه با تکیه بر سیاق سوره، فصل‏ها و محورهاى فرعى سوره را تنظیم مى‏کنیم.
براى این کار، ابتدا فهرستى از مطالب سوره را به ترتیب آیات تهیه مى‏کنیم و هر گروه از آیات را که اجمالاً در موضوع مشخصی سخن مى‏گویند جدا کرده و براى آنها عنوانى را در نظر مى‏گیریم. آن‏گاه سعى مى‏کنیم که بین این عناوین فرعى ارتباط برقرار نموده و خطوط مشترک آنها را ترسیم کنیم. پس از ترسیم خطوط مشترک، فصل‏هاى اصلى سوره مشخص مى‏شوند.
در برخى موارد پس از تبیین غرض اصلى سوره، باید جمله بندى عناوین فرعى نیز به گونه‏اى که تناسب بیشترى با هدف سوره داشته باشد، تغییر یابد تا مجموع عناوین اصلى و فرعى بتوانند ساختار و نمودار محتوایى سوره را ترسیم کنند. با اتمام این مرحله مى‏توان در یک نمودار درختى، غرض سوره و فصول آن را به نمایش گذاشت و استنباط‌ها و برداشت‏هاى متفاوتى در زمینه‏هاى گوناگون از آن ارائه کرد.
وقتی هدف سوره درباره موضوع خاصی باشد، به طور طبیعی تمامی آیات آن به گونه‌ای با این موضوع محوری ارتباط دارد. بنابراین اگر بتوانیم ثابت کنیم که به طور مثال سوره آل‌عمران درباره همگرایی دینی سخن می‌گوید، می‌توانیم نتیجه بگیریم که مباحث توحیدی مطرح شده در ابتدای سوره نیز به نحوی با این موضوع ارتباط دارد. همچنین مطالب ذکر شده در ابتدای این سوره پیرامون وجود آیات محکم و متشابه در قرآن، توصیه مؤمنان به توبه، معاد باوری، صبر، انفاق، بندگی خدا و استغفار در سحرگاهان نیز بی‌شک با مسئله همگرایی دینی و انسجام ملی ارتباط خواهد داشت.
بدین ترتیب با نگرش ساختاری به سوره‌ها، برداشت‌های علمی جدید و ارزشمندی می‌توان از قرآن ارائه نمود که با روش‌های سنتی و موضوعی هیچ راهی بدان‌ها وجود ندارد.
روش ساختارى در فهم قرآن، روش نوبنیادى است که هنوز در ابتداى راه است و هم اکنون مراحل تکاملى خود را طى مى‏کند، اما با توجه به تلاش‏هاى گسترده‏اى که براى تقویت بنیان‏هاى علمی این روش صورت مى‏گیرد، مى‏توان امیدوار بود که با کمک آن، نکات نوآمد و کاربردى را در عرصه‏هاى مختلف اعتقادى، سیاسى و اجتماعى از ساختار سوره‏هاى قرآن برداشت کرد؛ چنانچه با کمک این روش «محمد محمد مدنى»، اصول اداره جامعه اسلامی ‌را از سوره نساء استخراج کرده و در کتاب المجتمع الاسلامی کما تنظمه سوره النساء به شرح آن پرداخته است.
در این نوشتار در نظر داریم با مطالعه ساختاری سوره آل‌عمران به دیدگاه قرآن درباره «اصول همگرایی جامعه دینی» دست یابیم و گزاره‌های جدیدی را از ساختار سوره کشف نماییم.
مطالعه اصول همگرایی دینی در ساختار سوره آل‌عمران
الف) فضای نزول و هدف سوره آل‌عمران ‏
به اتفاق مفسران، سوره آل‌عمران از سوره‌های مدنی است1 و در مدنی بودن هیچ یک از آیات آن نیز تردید نشده است. این اجماع به دلیل محتوای سوره است که همگی مربوط به حوادث پس از هجرت رسول خدا به مدینه است.
سوره آل‌عمران در ترتیب مصحف، سومین سوره است و در ترتیب نزول، بنا بر قول مشهور و مصحف الازهر، هشتاد و نهمین سوره قرآن است که پس از بقره و انفال و قبل از احزاب در مدینه و در سال چهارم هجری نازل شده است.2
نزول سوره آل‌عمران در سال چهارم هجری و پس از سوره انفال در هنگامی بود که پیش از آن حکومت پیامبر(ص) به خاطر تشریع قوانین و مقررات جامعه اسلامی و پیروزی در جنگ بدر، تا حدودی استقرار یافته و مسلمانان را در موقعیت ممتازی قرار داده بود. همین امر هشداری جدی برای دشمنان اسلام به حساب می‌آمد. (صادقی تهرانی، 5/9)
از سویی شکست مسلمانان در جنگ احد، دشمنان اسلام از یهودیان، مسیحیان و مشرکان را نسبت به مقابله با اسلام بی باک تر کرد و هر کدام به گونه‏اى در صدد خاموش کردن نور اسلام برآمدند. پس از این شکست عبرت آموز، قریش و دیگر احزاب مشرک عرب به یک صف درآمدند تا ضربه نهایى را (در خندق) فرود آورند. اهل کتاب، از یهودیان متن جزیره گرفته تا مسیحیان حاشیه آن، هماهنگ شدند تا با احتجاج‌ها و جدال‌ها و تشکیک‌ها، ضربه‌ای فکرى و روحى به مسلمانان بزنند (طالقانی، 5/6) و از طرف دیگر دو امپراتورى بزرگِ آن زمان، یعنی ایران و روم نیز نسبت به حکومت نوپاى اسلام حساس شده بودند. (طباطبایی، 3/6)
این مطالب همگی بیانگر این معناست که این سوره در زمانی نازل شده است که مردم دنیا از یهودی و مسیحی و مشرک همه بر علیه اسلام قیام کرده بودند و مسلمانان به شدت در حال دفاع از حوزه دین بودند و لحظه‏اى امنیت نداشتند. از این رو باید همه توان خود را برای مقابله با آنان بسیج می‌کردند. (همان) در این هنگام سوره مبارکه آل‌عمران نازل شد و راه مقابله با دشمنان را به مؤمنان یادآور شد.
با توجه به فضای نزول سوره آل‌عمران، می‌توان «بیان راهکارهای ایجاد و تقویت انسجام درونی جامعه دینی و کسب آمادگی لازم برای مقابله با دشمنان نظامی و فرهنگی» را مقصود و غرض اصلی سوره دانست. این مقصود را بسیاری از مفسران برگزیده‌اند و آن را با عبارت‌های مختلف بیان کرده‌اند.3
ب) راهکارهای تقویت و گسترش همگرایی دینی در سوره آل‌عمران
از آنجا که سوره آل‌عمران در شرایط خاص سیاسی و اجتماعی پس از جنگ احد نازل شده است و در آن شرایط بقای جامعه اسلامی در گرو تقویت انسجام دینی بود، بخش مهمی از این سوره، یعنی آیات 129-1 به بیان ساز و کارهای تقویت و گسترش انسجام و اتحاد دینی مسلمانان اختصاص یافته است. در این بخش به راهکارهای زیر اشاره شده است:
1. تقویت نگرش توحیدی جامعه
مهم‌ترین رکن فکری شهروندان جامعه دینی، نگرش توحیدی آنان به جهان هستی و پدیده‌های اجتماعی و سیاسی است. به میزانی که این نگرش توحیدی تقویت شود، بنیان‌های جامعه دینی نیز استوارتر و محکم‌تر خواهد بود.
از سویی ذوب شدن آحاد یک جامعه در انگیزه‌ها و انگاره‌های توحیدی موجب کنار رفتن خودیت‌ها و منیت‌ها و در نهایت اتحاد و همدلی بیشتر آنان خواهد شد. از این رو درآیات آغازین سوره آل‌عمران، یعنی آیات 6-1 چند نکته مهم توحیدی، که توجه به آنها در تقویت روحیه ایمانی و ایستادگی مؤمنان در برابر دشمنان تأثیر بسزا دارد، بیان می‌گردد.
در طلیعه سوره برای خداوند سبحان صفاتی مانند وحدانیت، زنده بودن، قیومیت، عزیز و شکست ناپذیر بودن، کیفر دهنده گناهکاران و علم و حکمت بی‌نهایت او را بر می‌شمارد تا بدین وسیله به مؤمنان یادآور شود خدایی که به او ایمان آورده‌اند، خدایی است واحد که همه جهان هستی قائم به ذات اوست و هیچ چیز بدون مشیت و اذن او واقع نمى‏شود و تنها او به تدبیر جهان و انسان می‌پردازد. (طباطبایی، 3/7) بنابراین هر چند کافران با دستورات الهی به مخالفت برخاسته‌اند، اما از دایره قدرت و تدبیر خداوند خارج نشده‌اند و خداوند شکست ناپذیر به زودی انتقام خود را از آنان می‌گیرد؛ (وَ اللَّهُ عَزیزٌ ذُو انْتِقامٍ) (آل‌عمران/4) (همان)
بی شک اگر مردم جامعه‌ای به چنین خدایی ایمان بیاورند و به او توکل کنند و همه باور داشته باشند که با نصرت الهی پیروزی آنان بر دشمنان حتمی است، هیچ گاه در برابر دشمنان خود ـ‌هر قدر قوی باشد‌ـ از خود سستی نشان نخواهند داد و همین امر به پایداری و همدلی و تقویت انسجام درونی آنان منجرخواهد شد.
2. دشمن شناسی و آگاهی عمومی
اگر جامعه‌ای دشمنان خود را نشناسد و به نقشه‌ها و حیله‌های آنان آگاه نباشد، نمی‌تواند آمادگی و انسجام لازم را برای مقابله با آنان به دست آورد.
افزون بر این، غفلت از دشمن مقتدر و هوشیار یا دوست پنداشتن دشمنان، خود زمینه ساز شکل گیری اختلافات درونی و از بین رفتن همگرایی دینی است. زیرا معمولاً اختلافات داخلی زمانی بروز و ظهور می‌یابد که نیروهای خودی، نسبت به ضعف و ناتوانی دشمن بیرونی احساس امنیت نمایند و با غفلت از دشمن به اختلافات جزئی و کوچک خود بپردازند.
با توجه به اهمیت دشمن شناسی در تقویت انسجام جامعه، بخش قابل توجهی از سوره آل‌عمران به معرفی دشمنان مسلمانان و روش مقابله با آنان اختصاص دارد.
در آیات 100-6 این سوره، سه گروه به عنوان دشمن مسلمانان معرفی می‌شوند. این گروه‌ها به ترتیب عبارتند از منافقان، کافران و اهل کتاب. با توجه به آنکه سوره آل‌عمران پس از ورود نمایندگان مسیحیان نجران نازل شده است، (طبرسی، 2/695) بیشتر آیات این بخش به افشای انحرافات فکری مسیحیان و پاسخگویی به شبهات آنان اختصاص یافته است.
در این آیات هر یک از دشمنان جامعه اسلامی از سه جنبه بررسی و شناسانده می‌شوند:
1. شناسایی و نقد بنیان‌های فکری و مبانی معرفتی
2. تبیین روش‌ها و نقشه‌های هر گروه برای مقابله با مسلمانان
3. ارائه راهکارهایی برای خنثی سازی توطئه‌های مخالفان
از آنجا که محور اصلی اتحاد و انسجام مسلمانان مدینه بر نگرش توحیدی و پیروی از رسول خدا استوار بود، حجم اصلی تلاش‌ها و توطئه‌های مخالفان نیز به سست کردن بنیان‌های ایمانی مسلمانان و تحریک آنان به مخالفت با دستورات حکومتی پیامبر معطوف بود.
برای راهیابی به دیدگاه قرآن در روش خنثی سازی تلاش‌های تفرقه افکنانه مخالفان، در این مجال گزارش کوتاهی از آیات مربوطه ارائه می‌گردد.
الف) منافقان: آیات 7 تا 9 این سوره به روشی که منافقان برای متزلزل کردن ایمان مسلمانان به کار می‌برند اشاره دارد. (طباطبایی، 3/89) این آیات درباره کسانی است که در قلب آنها زیغ و انحراف وجود دارد، به همین خاطر به جای آنکه به آیات محکم قرآن عمل کنند، به آیات متشابه تمسک می‌کنند تا با تأویل نادرست و نابجای آنها، به فتنه جویی و گمراه کردن انسان‌ها بپردازند.
برای مقابله با این دسیسه منافقان، از مؤمنان خواسته شده است که همچون راسخان در علم به همه آیات خداوند ـ‌چه محکم و چه متشابه‌ـ ایمان بیاورند، اما در مقام عمل تنها به محکمات قرآن عمل کنند. (همان، /23)
ب) کافران: آیات 10 تا 18 به معرفی کافران و روش آنها در برخورد با مسلمانان می‌پردازد. به گزارش این آیات، کافران کسانی هستند که به ثروت و قدرت دنیوی خود فریفته شده‌اند و با به رخ کشیدن قدرت ظاهری و مادی خود آن را نشانه حقانیت خود دانسته و سعی در تحقیر مؤمنان و سست نمودن ایمان آنها و از بین بردن همدلی و انسجام ایشان را دارند.
در آیات مورد بحث برای نشان دادن نادرستی راه کافران وخنثی سازی تبلیغات آنها، به دو نکته مهم اشاره شده است:
نخست آنکه کافران باید بدانند به زودى شکست خواهند خورد و نمی‌توانند بر مؤمنان پیروز شوند و برتری آنها نشانه حق بودن ایشان نیست. همان‌گونه که قدرت و سلطنت فرعون هیچ کمکی به پیروزی او نکرد؛
(قُل لِّلَّذِینَ کَفَرُواْ سَتُغْلَبُونَ وَ تُحْشَرُونَ إِلىَ‏ جَهَنَّمَ وَ بِئْسَ الْمِهَاد) (آل‌عمران/ 12)
«به کافران بگو: به زودى شکست خورده، به سوى جهنم رانده خواهید شد و چه بد جایگاهى است.»
در مقابل مؤمنان به یاری خدا با همین امکانات اندکشان پیروز خواهند شد، همان‌گونه که پیش از این نیز خداوند به یاری مؤمنان آمد و کافران را با همه قدرت و شوکتشان در جنگ بدر شکست داد. (آل‌عمران/ 13)
دوم آنکه علت گمراهی کافران این است که مال و شهوت دنیا در نظرشان جلوه کرده و چنین خیال کرده‏اند که مال و اولادى که نصیبشان شده، جاودانه است و همین نشانه برتری آنها بر مؤمنان است، اما آنان سخت در اشتباهند، و اینها همه متاع زندگی زودگذر دنیوی است و به زودی از بین می‌روند و آنچه خدا برای اهل تقوا در نظر گرفته است، بسیار بهتر از مال و ثروت دنیاست. (آل‌عمران / 15)
آیات بعدی با توصیه مؤمنان به توبه، توجه به آخرت، صبر، انفاق، بندگی خدا و استغفار در سحرگاهان، راه فریفته نشدن به زر و زیور دنیا و مقابله با نقشه‌های کافران را به آنان می‌آموزد. (آل‌عمران/ 18-16)
ج) اهل کتاب (مسیحیان و یهودیان): آیات 19 تا 100 سوره آل‌عمران درباره افشای توطئه‌های دینی و سیاسی مسیحیان و یهودیان و آموزش روش مقابله با آنان است.
آن گونه که از روایات شأن نزول بر می‌آید، گروهی از مسیحیان نجران برای احتجاج با پیامبر به مدینه آمده بودند. هیأت نجرانی سه ادعای مهم داشتند: یکی آنکه آیین آنها برحق است و اسلام واقعی، همان دین مسیحیت است. دوم: مسیح فرزند خداست، زیرا بدون پدر متولد شده است. سوم: مسیح خود ادعای الوهیت کرده است و آنان به پیروی از مسیح بدان معتقد شده‌اند.
از سویی یهودیان که مهم‌ترین دشمنان مذهبی مسلمانان در مدینه بودند نیز تنها دین و آیین خود را حق می‌دانستند و به هیچ وجه حاضر نبودند به رسول خدا ایمان بیاورند و با شبهه افکنی سعی می‌کردند در ایمان مسلمانان خلل ایجاد نمایند. آیات 93 تا 99 سوره به بیان دو شبهه یهودیان و پاسخ آن اختصاص دارد. در آیات مورد بحث پاسخ اعتراض یهودیان به حلیت برخی از غذاها در اسلام و تغییر قبله داده می‌شود و از آنان می‌خواهد به مخالفت‌های خود با دین خدا و بازداشتن مؤمنان از راه ایمان پایان دهند.
بررسی آیات مربوط به اهل کتاب نشان می‌دهد که مباحثات آنها با مسلمانان تنها یک بحث علمی و عقیدتی نبوده است، بلکه آنان در صدد بودند با طرح این مباحث در ایمان مسلمانان خللی ایجاد نمایند و آنها را به گمراهی بکشانند. آیات 69 تا 71 آل‌عمران به خوبی این نقشه آنها را افشا می‌کند:
(وَدَّت طَّائفَةٌ مِّنْ أَهْلِ الْکِتَابِ لَوْ یُضِلُّونَکمُ‏ْ وَ مَا یُضِلُّونَ إِلَّا أَنفُسَهُمْ وَ مَا یَشْعُرُونَ* یَأَهْلَ الْکِتَابِ لِمَ تَکْفُرُونَ بَِایَاتِ اللَّهِ وَ أَنتُمْ تَشْهَدُونَ* یَأَهْلَ الْکِتَابِ لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَ تَکْتُمُونَ الْحَقَّ وَ أَنتُمْ تَعْلَمُون)
«گروهى از اهل کتاب آرزو می‌کنند که شما مسلمانان را گمراه سازند، در حالى که جز خودشان کسى را به گمراهى نمی‌افکنند و این را درک نمی‌کنند. اى اهل کتاب! چرا آیات خدا را که در تورات و انجیل به عنوان نشانه‌هایى بر رسالت محمد آمده است انکار می‌کنید، در حالى که انطباق آنها را بر او به روشنى در می‌یابید؟ اى اهل کتاب! چرا حق را در چهره باطل آشکار می‌سازید و حق را کتمان می‌کنید، در حالى که حق و باطل را می‌شناسید؟»
اهل کتاب وقتی از این راه به هدف شوم خود دست نیافتند، برای ایجاد تفرقه دینی و از بین بردن همدلی ایمانی مؤمنان، روش منافقانه‌ای در پیش گرفتند. قرآن از این نقشه آنان چنین خبر می‌دهد:
(وَ قالَتْ طائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ آمِنُوا بِالَّذِی أُنْزِلَ عَلَى الَّذِینَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهارِ وَ اکْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُون) (آل‌عمران/72)
«گروهى از اهل کتاب گفتند: (بروید و ظاهراً) به آنچه بر مؤمنان نازل شده در آغاز روز ایمان بیاورید و در پایان روز کافر شوید (و کفر خود را آشکار سازید) شاید آنها ـ‌مؤمنان‌ـ نیز متزلزل شده، باز گردند.»
شاید منظور از آغاز و پایان روز این باشد که فاصله میان ایمان و کفر شما کوتاه باشد، این کوتاهى فاصله سبب خواهد شد که بگویند آنها اسلام را چیز مهمی خیال مى‏کردند، ولى از نزدیک چیز دیگرى یافتند، از این رو به سرعت از آن بازگشتند.
این توطئه در افراد ضعیف النفس اثر قابل ملاحظه‏اى خواهد داشت، به خصوص اینکه عده مزبور از دانشمندان یهود بودند و همه مى‏دانستند که آنها نسبت به کتب آسمانى و نشانه‏هاى آخرین پیامبر آشنایى کامل دارند و این امر لااقل پایه‏هاى ایمان تازه مسلمانان را متزلزل مى‏سازد. جمله (لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُون) نشان مى‏دهد که آنها امیدوار به تأثیر این نقشه بودند.
به منظور خنثی سازی تلاش‌های اهل کتاب در برابر اسلام، دو اقدام هماهنگ در سوره آل‌عمران سازماندهی شده است:
نخست آنکه با نشان دادن کفر درونی مسیحیان و یهودیان، واقعیت دینی آنان را بیان کرده است تا مبادا برخی مسلمانان ساده دل فریب ظاهر دینی آنان را بخورند. در این اقدام به تفصیل مبانی اعتقادی مسیحیان بررسی شده و به سه ادعای آنها با تکیه به شواهد تاریخی و استدلال‌های عقلی پاسخ داده شده است.
از جهت دیگر از مؤمنان می‌خواهد از دوستی با آنان بپرهیزند و از پیروی نمودن آنها اجتناب نمایند. این فرمان با عباراتی نزدیک به هم در ابتدا و انتهای آیات مربوط به اهل کتاب مطرح شده است. در آیه 28 از مؤمنان می‌خواهد با دشمنان طرح دوستى نریزید؛
(لا یَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْکافِرِینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ فَلَیْسَ مِنَ اللَّهِ فِی شَیْ‏ء)
«افراد با ایمان نباید غیر از مؤمنان، (یعنى) کافران را دوست و ولى و حامی خود انتخاب کنند و هر کس چنین کند، رابطه خود را به کلى از پروردگارش گسسته است.»
این آیه در زمانى نازل شد که روابطى در میان مسلمانان و مشرکان با یهود و نصارا وجود داشت و چون ادامه این ارتباط براى مسلمین زیانبار بود، مسلمانان از این کار نهى شدند. این آیه در واقع یک درس مهم سیاسى اجتماعى به مسلمانان مى‏دهد که بیگانگان را به عنوان دوست و حامی ‌و یار و یاور هرگز نپذیرند و فریب سخنان جذاب و اظهار محبت‌هاى به ظاهر صمیمانه آنها را نخورند، زیرا ضربه‏هاى سنگینى که در طول تاریخ بر افراد با ایمان و با هدف واقع شده، در بسیارى از موارد از این رهگذر بوده است. (مکارم شیرازی، 2/499)
در آیات پایانی این بخش، یعنی آیه 100 آل‌عمران نیز بار دیگر با توجه به اثبات کفر اهل کتاب از مؤمنان می‌خواهد از سخنان و عقاید آنان پیروی نکنند، زیرا اطاعت از آنان موجب کفر و خروج مؤمنان از دین می‌شود؛
(یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تُطِیعُوا فَرِیقاً مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ یَرُدُّوکُمْ بَعْدَ إِیمانِکُمْ کافِرِین)
«اى کسانى که ایمان آورده‌اید! اگر از گروهى از کسانى که به آنان کتاب آسمانى داده شده است پیروى کنید، شما را پس از آنکه ایمان آورده‌اید به کفر باز می‌گردانند.»
در این آیه به مسلمانان هشدار مى‏دهد که اگر تحت تأثیر سخنان مسموم دشمن واقع شوند و به آنها اجازه دهند که در میان افرادشان نفوذ کنند و به وسوسه‏هاى آنها ترتیب اثر دهند، چیزى نخواهد گذشت که رشته ایمان را به کلى خواهند گسست و به سوى کفر باز مى‏گردند؛ زیرا دشمن، نخست مى‏کوشد آتش عداوت را در میان آنها شعله‏ور سازد و آنها را به جان هم بیفکند و مسلماً به این مقدار قناعت نخواهد کرد و به وسوسه‏هاى خود همچنان ادامه مى‏دهد تا به کلى آنها را از اسلام بیگانه سازد.
3. تقوا و خدا محوری
دعوت به اتحاد بدون استمداد از یک ریشه اخلاقى و عقیده‏اى، بى اثر و یا بسیار کم اثر است. رهبرانی که می‌کوشند اتحاد و انسجام دینی جامعه خود را در پرتو منافع مشترک و یا اشتراکات زبانی و نژادی تأمین کنند، در حقیقت با ترویج روحیه منفعت طلبی و خود محوری، شهروندان خود را با یک تناقض مواجه می‌سازند.
چنین رهبرانی با آنکه مردم را برای ترجیح دادن منفعت عمومی بر منفعت شخصی تشویق می‌کنند، اما از آنجا که انگیزه جلب منفعت فردی بیش از سایر انگیزه‌هاست، به تدریج و با تقویت روحیه منفعت محوری، این عامل اتحاد را به عاملی برای تفرقه و کشمکش تبدیل می‌کنند.
در سوره آل‌عمران کوشش شده است تا در پرتو ایمان و تقوا و خدا محوری، عوامل ایجاد کننده اختلاف و پراکندگى تضعیف گردند، از این رو افراد با ایمان را مخاطب ساخته و می‌فرماید:
(یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِه) (آل‌عمران/102)
«اى کسانى که ایمان آورده‌اید! از خدا آن گونه که حق پروا کردن از اوست، پروا کنید و به فرمان او همواره گردن نهید.»
در اینکه منظور از «حق تقوا» چیست، در میان مفسران سخن بسیار است، اما شک نیست که حق تقوا، آخرین و عالی‌ترین درجه پرهیزکارى است که پرهیز از هر گونه گناه و عصیان و تعدى و انحراف از حق را شامل مى‏گردد.
افزون بر تقوا در مسائل فردی، در این سوره تقوای عمومی نیز مورد تأکید قرار گرفته است و همه مؤمنان و شهروندان جامعه ایمانی به چنگ زدن به ریسمان الهی دعوت شده‌اند و از آن به عنوان عامل مهمی برای مقابله با تفرقه و اختلاف یاد شده است؛
(وَ اعْتَصِمُواْ بحَِبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا) (آل‌عمران/103)
«و همگى به ریسمان الهى (قرآن و پیامبر) که شما را به خدا پیوند می‌دهد، چنگ زنید و از اختلاف و پراکندگى بپرهیزید.»
اعتصام به حبل و ریسمان الهی به معنای آن است که در همه امور، فرمان و خواسته خداوند که در کتاب الهی و بیان رسولش تجلی یافته است، سرلوحه عمل قرار گیرد. در واقع این آیه شریفه بر این نکته پای می‌فشارد که گرچه هدف و منافع مشترک و سرنوشت واحد گاه سبب وحدت است، ولى این وحدت در صورتی پایدار می‌ماند که بر مبنای یک نگرش مشترک اعتقادی باشد.
کارایی و تأثیر اعتصام به ریسمان خدا (یعنى کتاب خدا و رهبرى به وجود آمده از آن) براى تحقق وحدت و انسجام عمومی به حدی است که گاه از آن به معجزه اجتماعی اسلام یاد می‌کنند، قرآن خود از این معجزه چنین یاد می‌کند:
(وَ اذْکُرُواْ نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَینْ‏َ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا) (آل‌عمران/ 103)
«و نعمت خدا را بر خود یاد کنید، آن‌گاه که دشمن یکدیگر بودید و او میان دل‌هاى شما الفت انداخت و در پرتو نعمت او با یکدیگر برادر شدید.»
اهمیت وحدت و برادرى در میان قبایل کینه‏توز عرب بر اثر ایمان به خدا و پیامبرش از نظر دانشمندان غیر مسلمان نیز مخفى نمانده و همگى با اعجاب فراوان از آن یاد کرده‏اند، به عنوان نمونه «جان دیون پورت» دانشمند معروف انگلیسى مى‏نویسد:
«محمد یک نفر عرب ساده بود، اما او توانست قبایل پراکنده کوچک و برهنه و گرسنه کشور خودش را مبدل به یک جامعه فشرده و با انضباط نماید و در میان ملل روى زمین آنها را با صفات و اخلاق تازه‏اى معرفى کند، او با این طرز و روش در کمتر از سى سال، امپراطور قسطنطنیه را مغلوب کرد، و سلاطین ایران را از بین برد. سوریه و بین النهرین و مصر را تسخیر کرد و دامنه فتوحاتش را از اقیانوس اطلس تا کرانه دریاى خزر و تا رود سیحون بسط داد.» (جان دیوت پورت، /77)
4. نهادینه کردن پاسداری از ارزش‌های الهی در جامعه
براى حفظ و تقویت همگرایی دینی و وحدت عمومی ناگزیر باید از ارزش‌هایى که سبب یگانگى مردم شده و در کتاب خدا تجسّم پیدا کرده است پاسدارى کنیم. بدون حفظ ارزش‌هایی مانند خداباوری، عدالت اجتماعى، مساوات و پرهیز از گناهان فردی و اجتماعی نمی‌توان به استمرار انسجامی که در پرتو ایمان به وجود آمده است اطمینان داشت.
به خاطر پاسدارى از ارزش‌هایى که ضامن بقاى وحدت است، خداوند از مؤمنان می‌خواهد که با احیای سنت امر به معروف و نهی از منکر پاسداری از ارزش‌های الهی را در جامعه نهادینه کنند.
(وَ لْتَکُن مِّنکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلىَ الخَْیرِْ وَ یَأْمُرُونَ بِالمَْعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَ أُوْلَئکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ* وَ لَا تَکُونُواْ کاَلَّذِینَ تَفَرَّقُواْ وَ اخْتَلَفُواْ مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَیِّنَاتُ وَ أُوْلَئکَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیم) (آل‌عمران/105-104)
«و باید از میان شما گروهى باشند که مردم را به نیکى فرا خوانند و آنان را به کار پسندیده وادارند و از کار زشت و نکوهیده نهى کنند. اینانند که نیکبخت خواهند بود. و مانند کسانى نباشید که وحدت خود را از دست دادند و پراکنده شدند، و پس از آنکه دلایل روشن براى آنها آمد، در باورهاى دینى خود اختلاف کردند. اینانند که برایشان عذابى بزرگ خواهد بود.»
در آیه فوق دستور داده شده که همواره در میان مسلمانان باید امتى باشند که این دو وظیفه بزرگ اجتماعى را انجام دهند: مردم را به نیکى‏ها دعوت کنند و از بدى‏ها باز دارند. و در پایان آیه تصریح مى‏کند که فلاح و رستگارى تنها از این راه ممکن است.
علاوه بر آیات فراوان قرآن مجید، احادیث زیادى در منابع معتبر اسلامی ‌نیز در‌باره اهمیت این دو وظیفه بزرگ اجتماعى وارد شده است که در آنها به خطرات و عواقب شومی که بر اثر ترک این دو وظیفه در جامعه به وجود می‌آید اشاره گردیده است. به عنوان نمونه امام باقر(ع)می‌فرماید:
«ان الامر بالمعروف و النهى عن المنکر فریضة عظیمة بها تقام الفرائض و تأمن المذاهب و تحل المکاسب و ترد المظالم و تعمر الارض و ینتصف من الاعداء و یستقیم الامر.»
«امر به معروف و نهى از منکر دو فریضه بزرگ الهى است که بقیه فرائض با آنها برپا مى‏شوند و به وسیله این دو، راه‌ها امن مى‏گردد و کسب و کار مردم حلال مى‏شود، حقوق افراد تأمین مى‏گردد و در سایه آن زمین‌ها آباد و از دشمنان انتقام گرفته مى‏شود، و در پرتو آن همه کارها اصلاح مى‏گردد.» (حر عاملی، 11/395)
در برخی از کشورهای اسلامی در طول تاریخ با الهام از آیه فوق، تشکیلاتى مخصوص مبارزه با فساد و دعوت به انجام مسئولیت‏هاى اجتماعى به نام اداره حسبه و مأموران آن به نام «محتسب» و یا «آمرین به معروف» وجود داشته است که مأمور بودند با همکارى یکدیگر با هر گونه فساد و زشت‏کارى در میان مردم، و یا هر گونه ظلم و فساد در دستگاه حکومت مبارزه کنند، و همچنین مردم را به کارهاى نیک و پسندیده تشویق نمایند. البته وجود این جمعیت با آن قدرت وسیع، هیچ گونه منافاتى با عمومی‌ بودن وظیفه امر به معروف و نهى از منکر ندارد.
5. تأکید بر شایستگی و برتری‌های امت اسلامی
یکی از عوامل مهم حفظ انسجام درونی یک جامعه، خودباوری و پذیرش توانایی‌های ذاتی خود است. اگر ملتی خود را باور نمود و پذیرفت که از سایر ملت‌ها چیزی کمتر ندارد، امکانات مادی و برتری‌های ظاهری دشمنان خود را ناچیز شمرد، می‌تواند با تکیه بر لطف الهی و اعتماد به نفس ملی در برابر هر دشمنی ـ‌هرچند قوی‌ـ مقاومت و ایستادگی کند.
آیه 110 سوره آل‌عمران با تکیه بر این اصل اجتماعی، به مسلمانان یادآوری می‌کند که اگر آنان از ارزش‌های دینی خود پاسداری نمایند؛ برترین ملت‌های جهان هستند و سایر ملل نیز در صورت پیروی از آنان می‌توانند به کمال و سعادت برسند. این آیه می‌فرماید:
(کُنتُمْ خَیرَْ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لَوْ ءَامَنَ أَهْلُ الْکِتَابِ لَکاَنَ خَیرًْا لَّهُم)
«شما بهترین امتى هستید از میان مردم پدید آمده، که امر به معروف و نهى از منکر مى‏کنید و به خدا ایمان دارید. اگر اهل کتاب نیز ایمان بیاورند برایشان بهتر است.»
آیات بعدی تأکید می‌فرماید که افزون بر برتری‌های اعتقادی، در صحنه مبارزه و درگیری‌های سیاسی و نظامی نیز برتری از آن مؤمنان است و دشمنان جز ضربات مقطعی و آزار و اذیت‌های موردی نمی‌توانند لطمه‌ای به اهل ایمان بزنند و در صورت پایمردی مسلمانان، مخالفان ایشان با همه ساز و برگ نظامی‌شان سرانجام شکست می‌خورند. بدین ترتیب اعتماد به نفس و احساس خودباوری مسلمانان را به طرز فوق العاده‌ای افزایش می‌دهد.
نمونه‌ای از دشمنان مؤمنان که در این آیات بدان‌ها اشاره شده است یهودیان مدینه هستند. آنان از امکانات مادی و نظامی و برج و باروهای خلل ناپذیر برخوردار بودند، آنچنان که به نظر می‌رسید مسلمانان هیچ‌گاه نمی‌توانند در رویارویی جنگی بر آنها برتری یابند. تصور شکست ناپذیری دشمن کافی است که ملتی را به تفرقه و چند دستگی بکشاند و قدرت مقاومت آنها را در هم ریزد. اما آیات 111 و 112 سوره آل‌عمران به روشی جالب به مقابله با این آسیب احتمالی برخاسته و برتری بی چون و چرای مؤمنان را بر دشمنانشان یادآور می‌شود:
(لَن یَضرُُّوکُمْ إِلَّا أَذًى وَ إِن یُقَاتِلُوکُمْ یُوَلُّوکُمُ الْأَدْبَارَ ثُمَّ لَا یُنصرَُونَ* ضرُِبَتْ عَلَیهِْمُ الذِّلَّةُ أَیْنَ مَا ثُقِفُواْ إِلَّا بحَِبْلٍ مِّنَ اللَّهِ وَ حَبْلٍ مِّنَ النَّاسِ وَ بَاءُو بِغَضَبٍ مِّنَ اللَّهِ وَ ضرُِبَتْ عَلَیهِْمُ الْمَسْکَنَةُ ذَالِکَ بِأَنَّهُمْ کاَنُواْ یَکْفُرُونَ بَِایَاتِ اللَّهِ...)
«هرگز (یهودیان) به شما آسیب سخت نتوانند رسانید مگر آنکه شما را اندکى بیازارند، و اگر به کارزار شما آیند، از جنگ خواهند گریخت و از آن پس هیچ وقت یاری نخواهند شد. آنها محکوم به ذلّت و خوارى هستند به هر کجا که یافت شوند، مگر به دین خدا در آیند یا پیمانی با مسلمانان ببندند. آنان پیوسته مورد خشم خدا قرار گرفتند و اسیر بدبختى و ذلّت شدند از این رو که به آیات خدا کافر شدند و...»
تجربه پیروزی حزب الله لبنان در جنگ سی و سه روزه با اسرائیل، بزرگ‌ترین قدرت نظامی خاورمیانه، نشانه روشنی از برتری مسلمانان در پرتو ایمان و در صورت خود باوری و ناچیز انگاشتن دشمنانشان است. این واقعه، نمونه عینی بشارتی است که آیه 120 آل‌عمران به مؤمنان می‌دهد که در صورت پایداری و تقوا می‌توانند همه نقشه‌های دشمنان را نقش بر آب کنند؛
(إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا لا یَضُرُّکُمْ کَیْدُهُمْ شَیْئاً إِنَّ اللَّهَ بِما یَعْمَلُونَ مُحِیط)
«اگر بردبارى کنید و پرهیزگار باشید، کید ایشان زیانى بر شما نخواهد داشت. و خدا به آنچه مى‏کنید احاطه دارد.»
6. اعتماد نکردن به بیگانگان
وحدت استقرار یافته در میان مسلمانان وحدتى اصولى و مبتنی بر ایمان است، از این رو جایز نیست مؤمنان با اعتماد کردن به بیگانگان و بیان اسرار خود به آنها، زمینه خدشه‌دار شدن اتحاد و انسجام خود را فراهم نمایند. قرآن کریم با تأکید بر این اصل حیاتی، از مؤمنان می‌خواهد هرگز از بیگانگان براى خود، دوست و همرازى انتخاب نکنند و بیگانگان را از اسرار و رازهاى درونى خود با خبر نسازند و به ایشان می‌فرماید:
(یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِکُمْ...) (آل‌عمران/ 118)
«اى کسانى که ایمان آورده‏اید! از غیر خودتان همراز نگیرید.»
آن‌گاه براى هوشیارى و بیدارى مسلمانان، دلایل صدور این دستور را چنین بیان می‌کند: غیر مسلمانان را براى خود محرم اسرار و همدل نگیرید؛ زیرا کافران از هیچ گونه بدى و تباهى در حق شما کوتاهى نمى‏کنند و سعى آنها بر این است که به شما آسیب وارد کنند و اگر بتوانند، بر شما ضربه‏هاى سختى مى‏زنند. آنها مى‏خواهند که شما در رنج و زحمت باشید. اگر دقت کنید دشمنى آنها از لابلاى سخنانشان پیداست. چون انسان هر قدر هم مواظب گفتارش باشد، باز ماهیت خود را به زبان مى‏آورد. تازه آنچه آنها در سینه‏ها و دل‌هاى خود پنهان کرده‏اند، بزرگ‌تر است و آن کینه و عداوتى است که آنها در دل دارند، ولى براى فریب دادن مسلمانان بر زبان نمى‏آورند. (ترجمه تفسیری آیه 118)
اصل اعتماد نکردن به بیگانگان تا آیه 129، با افشای واقعیت ِ دوستی‌های ظاهری اهل کتاب با مؤمنان پیگیری شده است و در مجموع دو دلیل برای بیان ضرورت پایبندی به این اصل بیان شده است:
یکم: اگر به منظور جلب کمک و یاری اهل کتاب اسرار خود را به آنها می‌گویید، بدانید که هیچ‌گاه دوست واقعی شما نخواهند بود، همان گونه که در جنگ احد شما را در برابر مشرکان یاری نکردند. (آل‌عمران/122-119)
دوم: کسی که در همه حال به کمک و یاری شما می‌شتابد خداست، همان گونه که در جنگ بدر با سه هزار فرشته به کمک مؤمنان شتافت. (آل‌عمران/129-123)
ج) آسیب شناسی اتحاد و اقتدار مسلمانان
اگر مؤمنان به توصیه‌های قرآن عمل نمایند و با رعایت راهکارهای قرآنی، انسجام و اتحاد خود را حفظ نمایند، در همه صحنه‌های اعتقادی، سیاسی و حتی نظامی بر دشمنان خود چیره می‌شوند. برای نشان دادن کارایی این اصول، آیات 130 تا 180 به کالبد شکافی یکی از شکست‌های مسلمانان صدر اسلام، یعنی «جنگ اُحد» می‌پردازد و با ذکر زمینه‌ها و دلایل شکست مؤمنان در این جنگ، آسیب‌هایی که اتحاد و اقتدار مسلمانان را تهدید می‌کند، برمی‌شمارد و در مواردی، بر رعایت اصول فوق که ضامن عزت و پیروزی مؤمنان است تأکید می‌شود. در این آیات به ترتیب نکات زیر یادآوری می‌شود:
1. مخالفت با فرمان‌های خدا و وجود مفاسد اجتماعی مانند ربا خواری در جامعه اسلامی یکی از دلایل ضعف و شکست مسلمانان است. از این رو در آیه 130 تا 138 پس از نهی نمودن مؤمنان از رباخواری که موجب گسترش فاصله طبقاتی و اختلاف در جامعه اسلامی می‌شود، به اموری که موجب گسترش نیکی و احسان در جامعه است، مانند شتاب در کار نیک، انفاق، کظم غیظ، عفو و بخشش مردم اشاره می‌گردد و از مؤمنان می‌خواهد که با ارتکاب گناهان و معاصی، رابطه خود را با خدا قطع نکنند و اگر گناهی مرتکب شدند، با توبه واستغفار به سوی خدا باز گردند. (طباطبایی، 3/17)
2. اگر مؤمنان در برابر دشمنان احساس ضعف و ناتوانی کنند و آنان را از خود برتر بدانند و با تحمل یک شکست روحیه خود را ببازند، باید در انتظار شکست‌های پی‌ در پی دیگر باشند. همان گونه که در جنگ اُحد پس از پیروزی مقطعی مشرکان و غافلگیر شدن مسلمانان، برخی همه چیز را تمام شده فرض کردند و مشرکان را برتر از خود دانستند و به جای مقاومت پا به فرار گذاشتند. در آیات 139 تا 148 پس از آنکه مؤمنان را از ضعف و حزن در اثر شکست بر حذر می‌دارد، به برتری آنان تأکید کرده و به نکاتی که باعث تقویت روحیه مؤمنان می‌شود اشاره می‌فرماید.
3. آیات 149 تا 155 پیروی از غیر خدا را به عنوان یکی از مهم‌ترین عوامل شکست مسلمانان برمی‌شمارد و از آنان می‌خواهد از کافران (مخالفان دستورات خدا) پیروی نکنند.
برای نمونه لازمه پیروی از دستور خدا در جنگ احد این بود که مسلمانان تا آخرین نفس مقاومت کنند و به وسوسه‌های منافقان و غنایم جنگی بی‌توجه باشند، اما برخی از مسلمانان به سخنان تحریک آمیز منافقان گوش فرا دادند (طبرسی، 2/856) و گروهی نیز در اثر حب دنیا برای جمع آوری غنایم، پُست حساس خود را رها کردند و برخی نیز از ترس مرگ آنچنان پا به فرار گذاشتند که پیامبر را در آخر سپاه تنها رها نمودند.
4. قدر ناشناسی از رهبران الهی و نسبت دادن کاستی‌ها و شکست‌ها به آنان نیز یکی از عوامل شکست و از بین رفتن همگرایی مسلمانان است. از این رو در آیات 156 تا 164 از مؤمنان می‌خواهد به سخنان منافقانی که می‌گفتند: «اگر کشته شدگان نزد ما می‌ماندند هیچ‌گاه کشته نمی‌شدند»، گوش ندهند.
در این آیات پس از نقل این سخن کوته‌بینانه و با بیان ثواب شهادت در راه خدا به بیان مفهوم این سخنان می‌پردازد و می‌فرماید: در حقیقت منافقان می‌خواهند بگویند: اگر به جای پیروی از رسول خدا از ما پیروی می‌کردید، امروز این همه خسارت مادی و معنوی متوجه شما نمی‌شد. اما این سخن درست نیست؛ زیرا وجود پیامبر در میان مسلمانان مایه رحمت است و او کسی است که هرگز به مؤمنان خیانت نمی‌کند و با اخلاق نیکو مسلمانان را به دور خود جمع کرده و با آنان مشورت نموده و برای ایشان از خدا طلب مغفرت و عفو می‌نماید و به وسیله او خداوند انسان‌ها را از گمراهی نجات داد.
از این رو در پاسخ به سخنان منافقان، در آیات 165 تا 175 از اهل ایمان می‌خواهد به سخنان منافقان توجهی نکنند و به آنها بگویند: اگر می‌توانید مانع مرگ کسی شوید، خوب است کاری کنید که خود هرگز نمیرید.
آیات بعدی به مقام شهدا و جایگاه آنان نزد خدا اشاره می‌کند تا مؤمنان بدانند کسانی که از رسول خدا پیروی کرده‌اند به چه مقام و درجه رفیعی رسیده‌اند.
5. نداشتن تحلیل درستی از مصیبت‌ها و مشکلات فرا روی مبارزان و مجاهدان راه ایمان نیز از دلایلی است که چه بسا موجب بروز ضعف و سستی در میان صفوف مؤمنان شده و انسجام و اتحاد آنان را تهدید می‌کند.
آیات 176 تا 180 به فلسفه موفقیت‌ها و برتری ظاهری کافران و مخالفان راه حق و شکست‌ها و ناکامی‌های مقطعی اهل ایمان می‌پردازد و این تصور را که برتری و پیروزی کافران نشانه حقانیت آنهاست، نفی می‌کند و می‌فرماید: «آنها با این امکانات نمی‌توانند به اهل ایمان لطمه‌ای بزنند و اگر خداوند اجازه می‌دهد کافران مشکلاتی برای اهل ایمان به وجود آورند، تنها برای آزمودن ایمان آنهاست تا صفوف مؤمنان از منافقان جدا گردد.»
د) همگرایی دینی، به مثابه یک راهبرد
در آموزه‌های قرآنی حفظ انسجام جامعه و وحدت دینی مسلمانان نه به عنوان یک رهیافت (تاکتیک)، بلکه به عنوان مهم‌ترین راهبرد (استرات‍‍ژی) برای ساختن جامعه ایمانی و مقاوم سازی جامعه در برابر دشمنان داخلی و خارجی مورد اهتمام و توجه است.
آیات پایانی سوره آل‌عمران نیز با این دید به بررسی مسئله اتحاد دینی و انسجام درونی مسلمانان می‌پردازد و از مؤمنان می‌خواهد با تلاشی خستگی ناپذیر به مقابله با دشمنانشان برخیزند و در این مسیر هیچ‌گاه از وحدت و انسجام خود غافل نشوند.
بدین منظور در آیات 181 تا 189 سوره، با ارائه گزارشی از انحرافات و مخالفت‌ها و بهانه جویی‌های یهودیان در برابر رسول خدا، به آزار و اذیت‌های آنان به مؤمنان و تلاشی که برای کتمان رسالت و حقانیت پیامبر خدا به کار می‌بندند اشاره می‌کند و به مؤمنان یادآور می‌شود که دشمنی مخالفان به ویژه یهودیان با دین خدا پایانی ندارد.
آن‌گاه در آیات 190 تا 199 به بیان ویژگی‌های مؤمنان واقعی که قدرت مقاومت و ایستادگی در برابر کافران را دارند می‌پردازد و برای آنان خصلت‌هایی مانند ذکر دائمی خدا، تفکر در آیات الهی، پناه بردن به خدا از عذاب جهنم و درخواست آمرزش و بهشت الهی را ذکر می‌کند و نتیجه تلاش‌های آنان برای دفاع از دین خدا که همان بهشت جاودان است را یادآور می‌شود و تصریح می‌کند که تلاش‌های کافران و برتری‌های دنیوی آنها نباید مجاهدان راه ایمان را دلسرد کند، زیرا بهره‌مندی آنها از دنیا اندک و عذاب آنها در آخرت جاودان است.
هـ) سطوح همگرایی دینی
در پژوهش و بررسی در خصوص انسجام و همگرایی، دست‌کم سه سطح تحلیلی را می‌توان از یکدیگر تفکیک نمود:
اول: سطح خُرد (معطوف به افراد و شهروندان)
دوم: سطح میانی (در سطح خانواده، گروه و خرده‌فرهنگ‌ها)
سوم: سطح عالی (ساختارها و نهادها)
در سوره آل‌عمران هر سه سطح مورد توجه واقع شده است. در آخرین آیه این سوره که در حکم نتیجه گیری و خلاصه‌ای از تمام محتوای سوره است، سطوح مختلف انسجام به ترتیب شمرده شده‌اند. این آیه شریفه می‌فرماید:
(یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اصْبرُِواْ وَ صَابِرُواْ وَ رَابِطُواْ وَ اتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُون)
«اى کسانى که ایمان آورده‌اید! بر ناگوارى‌ها شکیبایى کنید و با اتکا به صبر و پایدارى یکدیگر بر مقاومت خویش بیفزایید و در امور دین و دنیا با یکدیگر همبستگى داشته باشید و از عذاب خدا پروا کنید، باشد که نیکبخت شوید.»
منظور از «اصبروا»، صبر و تحمل فردی مؤمنان در اموری مانند صبر بر طاعت، صبر در معصیت و صبر در برابر مشکلات و از این قبیل است. (طباطبایی، 4/92) این عبارت به سطح خرد از سطوح انسجام اشاره می‌فرماید و از آحاد شهروندان جامعه اسلامی می‌خواهد به دلیل مشکلات پدید آمده در مسیر تعالی جامعه دینی، عملی برخلاف وظیفه دینی و اجتماعی خود انجام ندهند. طبیعی است که در آن شرایط خاص سیاسی و اجتماعی پس از جنگ احد، خروج برخی از مؤمنان از دایره ایمان، لطمه بزرگی به اتحاد و انسجام جامعه وارد می‌نمود.
منظور از «صابروا»، صبر و استقامت جامعه اسلامی بر مشکلاتی مانند جنگ و محاصره اقتصادی است که همه ملت باید با تعاون و همکاری آنها را پشت سر بگذارند. (همان) تعبیر «صابروا» که از ریشه «مصابره» و به معنای صبر متقابل و دو جانبه است، به سطح میانی انسجام اسلامی اشاره دارد. در این سطح خرده گروه‌های اجتماعی باید با تعاون و همدلی موجبات اتحاد و انسجام جامعه را فراهم آورند و با دعوت یکدیگر به صبر و استقامت، روحیه عمومی جامعه را در برابر مشکلات و تنگناهایی که به دلیل رویارویی با دشمنان پدید آمده است، تقویت نمایند.
«رابطوا» نیز به معنای ساماندهی و برقراری نظام کار آمد در جمیع شئون زندگی اجتماعی و دینی است و اختصاصی به دوران فشار و مقابله مستقیم با دشمنان ندارد. (همان) این عبارت همانند آیه شریفه(وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ) (انفال/٦٠) به بسیج همه امکانات و تقویت همه نهادها و ساختارهای اجتماعی جامعه دینی اشاره دارد و بیانگر سطح عالی از انسجام دینی است.
بر این اساس مسئولان جامعه اسلامی وظیفه دارند نهادهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی جامعه و زیرساخت‌های فکری و اعتقادی آن را به گونه‌ای طراحی نمایند تا ضمن حرکت جامعه به سوی تعالی و رشد، جامعه از آنچنان استحکام و انسجام درونی برخوردار شود که هیچ کس جرأت مقابله و ستیز با جامعه اسلامی را نداشته باشد.
راهکارهایی که سوره آل‌عمران برای تقویت اتحاد و همگرایی دینی ارائه می‌دهد و یا اصولی را که برای مقابله با آسیب‌های انسجام و اقتدار ملی برمی‌شمارد، به هر سه سطح انسجام ارتباط دارد، از این رو باید گفت این سوره نگاهی فراگیر را نسبت به اتحاد و انسجام در جامعه دینی دنبال می‌نماید.

پی‌نوشت‌ها:
________________________________________
1. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‏2، ص693؛ منهج الصادقین فی إلزام المخالفین، ج‏2، ص167؛ فتح القدیر، ج‏1، ص357؛ التفسیر الوسیط للقرآن الکریم، ج‏2، ص5.
2. علوم قرآنی، آیت الله معرفت، ص 79؛ الموسوعة القرآنیة، خصائص السور، ج‏2، ص5؛ أحسن الحدیث، ج‏2، ص1؛ تفسیر جامع، ج‏1، ص406؛ بیان المعانی، ج‏5، ص316؛ التحریر و التنویر، ج‏3، ص5.
3. المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏3، ص6؛ الموسوعة القرآنیة، خصائص السور، ج‏2، ص23؛ مواهب الرحمان فی تفسیر القرآن، ج‏5، ص5؛ پرتوى از قرآن، ج‏5، ص6؛ تفسیر أحسن الحدیث، ج‏2، ص3.
منابع ومآخذ:
1. ابن عاشور، محمد بن طاهر؛ التحریر و التنویر، بیروت، مؤسسة التاریخ، 1400ق.
2. بروجردى، سید محمد ابراهیم؛ ‏تفسیر جامع‏، چاپ ششم، تهران‏، انتشارات صدر، 1366ش‏. ‏
3. جان دیون پورت؛ عذر تقصیر به پیشگاه محمد و قرآن، ترجمه سید غلامرضا سعیدى، تهران، اقبال، 1334ش.
4. جعفر، شرف الدین‏؛ الموسوعة القرآنیة، خصائص السور، چاپ اول، بیروت‏، دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیة، 1420ق‏. ‏
5. حر عاملی، محمد بن حسن؛ وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آل‌البیت، 1409ق.
6. خامه گر، محمد؛ تفسیر آفتاب، چاپ اول، قم، زلال کوثر، 1385ش.
7. ــــــــــــ ؛ ساختار هندسى سوره‌هاى قرآن، تهران، شرکت چاپ و نشر بین الملل، 1382ش.
8. سید قطب؛ فى ظلال القرآن، بیروت، دار الشروق، 1419ق.
9. شوکانى، محمد بن على بن محمد؛ فتح القدیر، قاهره، داراحدیث، 1993م.
10. صادقى تهرانى، محمد؛ الفرقان فى تفسیر القرآن بالقرآن‏، چاپ دوم‏، قم‏، انتشارات فرهنگ اسلامی‌، 1365ش‏.
11. طالقانى، سید محمود؛ پرتوی از قرآن‏، چاپ چهارم‏، تهران‏، شرکت سهامی انتشار، 1362ش‏.
12. طباطبایى، سید محمد حسین؛ المیزان فى تفسیر القرآن، چاپ دوم، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، 1393ق.
13. طبرسى، فضل بن حسن؛ مجمع البیان فى تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، 1415ق.
14. طنطاوى، سید محمد؛ التفسیر الوسیط للقرآن الکریم‏، قاهره، دارالمعارف، 1993م.
15. قرشى، سید على اکبر؛ احسن الحدیث، تهران، بنیاد بعثت، 1366ش.
16. کاشانى، ملا فتح الله؛ ‏تفسیر منهج الصادقین فى الزام المخالفین‏، تهران‏، کتاب فروشى محمد حسن علمی‌، 1336ش‏.
17. مدنى، محمد؛ المجتمع الاسلامی کما تنظمه سورة النساء، مصر، بی‌نا،‌ 1991م.
18. معرفت، محمد هادى؛ علوم قرآنى، قم، مؤسسه التمهید، 1378ش.
19. مکارم شیرازى، ناصر؛ تفسیر نمونه، چاپ دوازدهم، تهران، دار الکتب الاسلامیة، 1373ش.
20. ملاحویش آل غازى، عبدالقادر؛ بیان المعانى‏، چاپ اول، دمشق، مطبعة الترقى‏، 1382ق‏.‏
21. موسوى سبزوارى، سید عبد الاعلى؛ ‏مواهب الرحمان فی تفسیر القرآن‏، چاپ دوم‏، بیروت‏، موسسه اهل بیت(ع) ، 1409ق‏.
22. هاشمی رفسنجانی، اکبر؛ تفسیر راهنما، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1371ش.
 

تبلیغات