آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۸

چکیده

متن

قرآن کلام خدا و تجلى اسماى حسنى و صفات علیاى حق تعالى است که همه اندیشه هاى حقیقت جو و خردورز را به دل سپارى فرا مى خواند: (کتاب أنزلناه الیک مبارک لیدّبّروا آیاته و لیتذکّر اولوا الألباب)ص/29 قرآن معجزه جاودانه رسول گرامى اسلام(ص) و تنها نسخه شفاف و فرجامین وحى آسمانى است که راه و رسم زندگى توحیدى و سعادت آفرین را به انسان مى آموزد: (یا ایها الذین آمنوا استجیبوا لله و للرسول إذا دعاکم لما یحییکم) انفال/24 قرآن به عنوان پیام هدایت الهى براى انسان, همه ساحت هاى حیات مادى و معنوى را در بر مى گیرد. دراین کتاب جامع, همه قلمروهاى زندگى مادى و معنوى, فردى, اجتماعى, اخلاقى و حقوقى, دنیایى و آخرتى و جز آن از آغاز آفرینش و مبدء شناسى تا مسیر و برنامه زندگى و سر منزل نهایى همه مورد توجه تشریع الهى است. فضاى بى کران معارف قرآن از جنین تا جنان و ازملک تا ملکوت و از ذره تا کهکشان را فرا مى گیرد و در یک کلام همه لوازم هدایت و تربیت انسان را در خود نهفته دارد: (و نزّلنا علیک الکتاب تبیاناً لکلّ شىء) در احادیث متعدد, قرآن به عنوان کتابى حاوى علم و اخبار هر آنچه در جهان رخ داده و خواهـد داد مطرح مى شـود2, هر چنـد خـرد آدمیان قادر به درک همه این علوم نیست.3 بنابراین یکى از ویژگیهاى ممتاز و منحصر به فرد قرآن کریم عمق و ژرفاى شگفت آور آن است, و تاریخ نشان داده است که راز جاودانگى و ماندگارى قرآن درجارى زمان و تازگى و طراوت همیشگى آن براى افکار و اندیشه هاى بشر همین عمق و ژرفاى آن است که همچون دریایى بى کران, غواصان فکر و فهم را درخود مى پذیرد و هیچ گاه به نقطه پایان نمى رساند, زیرا مخاطب قرآن فطرت و زوال ناپذیر آدمى در هر عصر و نسل و نژاد است. بدین جهت پیامهاى قرآنى دربردارنده محتوایى ژرف, فرا زمانى, فرا مکانى و جهان شمول است. از سوى دیگر دراین چند قرن اخیر, و در پى رشد چشمگیر علوم تجربى در غرب, بیشترین معارضه با کتابهاى آسمانى و متون دینى به نام علم صورت گرفته است. با التفات به بخشهاى مختلف علوم, از اخترشناسى کوپرنیک و زیست شناسى داروین گرفته تا روان شناسى فروید, ادعا براین بوده که برخى اکتشافات علمى, بعضى از آموزه هاى بنیادى کتابهاى آسمانى را ابطال و یا ـ دست کم ـ سست مى کنند. یکى از پرسشهایى که در ارتباط با قرآن مطرح شده است, مسئله رابطه قرآن به عنوان آخرین و کامل ترین هدیه آسمانى و علوم; یعنى محصول تلاش فکرى اندیشمندان جهان, اعم از علوم انسانى و علوم طبیعى مى باشد که از مدتها پیش ذهن و فکر فرهیختگان را به خود مشغول ساخته است و دراین رابطه پرسشهاى اساسى مطرح است, از جمله: 1. رابطه قرآن با علم چگونه است؟ الف. تداخل (به معناى وجود همه علوم بشرى در قرآن); ب. سازگارى و توافق و تأیید; ج. تعارض به صورت تعارض مستقر یا بدوى; د. جدایى مطلق (در حوزه و قلمرو). 2. دلالت قرآن بر گزاره هاى علمى چگونه است؟ الف. مطابقى; ب. التزامى; ج. اشاره اى; د. غیره. 3. قلمرو گزاره اى علمى مستفاد از قرآن تا چه اندازه است؟ الف. همه علوم; ب. کلیات علوم; ج. سرچشمه هاى علوم; د. جزئیات علوم. 4. گزاره هاى علمى در چه ساحتى از قرآن است, به عبارت دیگر قرآن تا چه اندازه گزاره هاى علمى را فراگرفته است؟ الف. ظاهر; ب. باطن; ج. هر دو. 5. با توجه به اینکه هدف نهایى قرآن هدایت است, گزاره ها و ارشادات علمى چه جایگاه معرفت شناختى دارد؟ 6. چه آثارى بر استناد (برداشت) گزاره هاى علمى از قرآن مترتب مى شود؟ 7. کدام یک از روشهاى تفسیر علمى از قرآن صحیح است؟ الف. استخراج علوم از قرآن; ب. تحمیل و تطبیق علوم بر قرآن; ج. استخدام علوم درفهم قرآن; د. روش دیگر و… . این پرسشها نیازمند کاوشهاى جداگانه هستند که با استفاده از عقل و منطق و به دور از هرگونه علم زدگى و پرهیز از قشرى گرى و ظاهرنگرى و با جمع آورى دیدگاه هاى دانشمندان و نظریات جدید معاصر در مورد هرمنوتیک و مسائل زبان شناسى, اصول و مبانى روش تفسیر صحیح علمى از متن جاودانه قرآن را تدوین و ارائه نماید. براى مثال بحث درباره خلقت و تکامل انسان که منشأ آن را نه از خاک بلکه از حیوان انسان نما مى داند, و نظریه روان کاوى فروید که حقایق آسمانى را عامل سرکوب امیال دانسته و حقانیت آن را مخدوش مى سازد, و نظریه کیهان شناسى نیوتن, ماکس پلانک و نسبیت انیشیتن با تلقى جدید از علیت و زمان که نحوه ارتباط خداوند با جهان را تحول مى بخشد, و نیز پیشرفت هاى جدید رایانه اى و هوش مصنوعى یا کشف مولکول هاى DNA که نگرش انسان شناسى قرآن را به مخاطره مى اندازد.4 اما بدون تردید به عنوان یک اصل موضوعى و مسلم, پذیرفته شده است که قرآن کریم به عنوان تنها نسخه بى بدیل وحى الهى که از تحریف و تصرف بشرى محفوظ مانده است, اگر چه نقش اصلى و اساسى آن هدایت انسان و رساندن او به معارف حقیقى مى باشد و درصدد بیان مسائل علمى نبوده است, اما حاوى گزاره هایى از علوم مى باشد و آموزه هاى علمى بسیارى را مطرح ساخته است5 که به صراحت یا ظهور قابل برداشت مى باشد که به نمونه هایى نظیر حرکت خورشید, حرکت کوهها و زمین, لقاح گیاهان و زوجیت آنها, حرمت گوشت خوک و خون6مى توان اشاره کرد. واین مفاهیم بیانگر واقعیت است, نه اینکه بر طبق فهم و عرف زمانه ارائه شده باشد. و مدار برداشت از قرآن برمحور کشف قصد و اراده الهى از آیات قرآن و معنى دارى و فهم پذیرى متن آن مى باشد که عقل, نص وحى7, سنت و منش پیامبر و امامان معصوم(ع) و سیره جارى مسلمانان شاهد و گواه آن هستند. افزون بر این, اعتقاد به فهم ناپذیرى قرآن با توصیفهایى که در آیات وحى براى قرآن آمده مانند هدایت, موعظه, ذکر, شفا, نور و… ناسازگار مى نماید. بر این اساس, تفسیر, وسیله اى براى نزدیک شدن و کشف معانى و مدلولات قرآن و فهم آن است و شرط انتساب سخنى به قرآن آن است که به گونه اى روشمند از متن قرآن کشف شود و نحوه استناد آن به متن نشان داده شود, زیرا قرآن اگر چه به هدف فهم مردم نازل شده, ولى با این حال کتابى است در نهایت فصاحت و بلاغت و شیوایى و پر از کنایه, استعاره, تمثیل, تشبیه, اشاره, رمز و بدایع ادبى. و نیز به اقتضاى فرایند نهضت اسلام و شکل گیرى جامعه اسلامى عصر پیامبر(ص) نازل شده و فهم آن نیازمند آگاهى نسلهاى بعدى از فضاهاى نزول آیات و آگاهى از نشانه هاى پیوسته و ناپیوسته متن قرآنى است. بنابراین پژوهش و دستیابى به مفاهیم که درحوزه علوم مختلف در قرآن کریم بیان شده است نیازمند کاوشهاى ژرف و گسترده و روشمند مى باشد که علاوه بر اتقان, به واژه ها و الفاظ بسنده نشود, بلکه به معنى و مفهوم واژه ها, عبارتها و پیامهاى قابل استفاده دقت شود و پس ازمقایسه با اصول و بدیهیات عقلانى واحراز سازگارى با آنها و نیز احراز سازگارى با سایر گزاره هاى یقینى قرآنى مورد استفاده قرار گیرد. و این مهم جز از عهده قرآن پژوهان ژرف اندیش و متخصص درگرایشهاى علمى ساخته نیست; کسانى که ازهرگونه افراط و تفریط برحذر باشند و حریم قرآن این آخرین سروش آسمانى را که از ابعاد گوناگون, مانند فصاحت, بلاغت, محتواى عالى, اخبار غیبى و علمى و… معجزه مى باشد حفظ نمایند, زیرا هرگونه تساهل و تسامح در راستاى فهم این متن مقدس, درخور سخت ترین نکوهش است: (أفلایتدبّرون القرآن أم على قلوب أقفالها)محمد/24 بدیهى است که استخراج مفاهیم علمى قرآنى و تدوین فرهنگ بزرگ قرآن و علوم بر اساس اصول و مبانى شناخته شده تفسیرى و نیز اصول و مبانى شناخته شده علمى تلاش عمیق و همه جانبه این گونه متخصصان را مى طلبد. علاوه مى دانیم که حقایق هزار لایه قرآن بر بال اندیشه و جان همگان فرود نمى آید و راه یابى به کنه باطن آن ویژه صافى ترین جانهاست (لایمسّه الاّ المطهّرون)(واقعه/79) و نیز علاوه بر محکمات, متشابهاتى دارد که هضم آن درخور اندیشه فرهیختگان و نخبگان بشرى و راسخان در علم است (و ما یعلم تأویله إلاّ الله و الراسخون فى العلم) و دیگران از پرتو نور وجود ایشان مى توانند از این فیض سرمدى بهره مند گردند. این نکته نیز نباید مورد غفلت قرار گیرد که قرآن کریم اگر چه به هدف فهم مردم از سوى خداى سبحان در قالب زبان مفاهمه عربى جاى گرفته است و زبان آن, عرفى است, با همه کنایه, استعاره, مجاز و…, اما با همه اینها وحى است و تودرتو و رازآلود, و نمودهایى از زبان رمزى, علمى و ادبى نیز در خود دارد. انسانها در حدّ وسع خود مى توانند از آن بهره گیرند و آن را کشف کنند. تاریخ طولانى تفسیر که با صبغه هاى گوناگون به نگارش درآمده و هر روش نکاتى درخود دارد که دیگرى ندارد, شاهد گویایى بر درستى ادعاى فوق است. از این رو ضمن احتیاط کامل در راستاى صحت و اتقان برداشتها نباید از شائبه تفسیر به رأى پروا داشت, بلکه با جرأت و شهامت, اهل فن در هر رشته اى باید با قرآن سخن بگویند و پرسشهاى خود را مطرح کنند و با عقلانى تر کردن انتظارات شان پاسخ دریافت دارند.
گامى دیگر به سوى گسترش قرآن
با توجه به شرایط مذکور و لزوم تحقق آن, مرکز فرهنگ و معارف قرآن قم وابسته به دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم در پى راه اندازى موفق پروژه عظیم فرهنگ قرآن و انتشار اولین جلد آن و در راستاى استفاده درست و قانونمند و هوشیارانه از فرهنگ و معارف ناب قرآنى, اقدام به راه اندازى گروه جدیدى با عنوان (گروه تخصصى فرهنگ قرآن و علوم) نمود.
اهداف و اولویتها
هدف اساسى گروه, تدوین مجموعه عظیم (فرهنگ قرآن) و فراهم آوردن زمینه هاى مناسب براى دستیابى آسان و سریع دانشمندان در رشته هاى مختلف علمى به معارف قرآنى در گرایش علمى مورد نظر خودشان مى باشد. و نیز براى جامعیت بخشیدن به پروژه عظیم فرهنگ عمومى قرآن کریم, نتایج تحقیقات هر یک از گروه هاى تخصصى در رده الفبایى خود در آن مجموعه عظیم اشراب خواهد شد. (گروه فرهنگ قرآن و علوم) در پژوهشهاى تخصصى اولویت را به آن دسته از علوم و مفاهیم داده است که علاوه بر نیاز محافل علمى فرهنگى به آن, اطلاعات چشمگیرى نیز براى آنها از قرآن مى توان به دست آورد. این گروه با استفاده از گروه هاى تخصصى مزبور تحت نظارت علمى جمعى از فرهیختگان و قرآن پژوهان صاحب نام و داراى مدارج عالى علمى و حوزوى فعالیت مى کند و نیز از همکارى متخصصان صاحب نظر در گرایشهاى مختلف علمى به عنوان استادان ناظر پروژه ها بهره مند مى شود. عناوینى که تا کنون پژوهش درباره آنها آغاز شده است عبارتند از: 1. فرهنگ قرآن و مفاهیم سیاسی2. فرهنگ قرآن و مفاهیم جامعه شناسى 3. فرهنگ قرآن و مفاهیم تربیتی4. فرهنگ قرآن و مفاهیم زیست محیطى 5. فرهنگ قرآن و مفاهیم حقوقى (در گرایش هاى چهارگانه حقوق عمومى, خصوصى, جزا و جرم شناسى و بین الملل). و نیز طرح هایى در دست مطالعه دارد که عبارتند از: 1. فرهنگ قرآن و کیهان شناسی2. فرهنگ قرآن و روان شناسى 3. فرهنگ قرآن و مفاهیم اقتصادى. همچنین طرحهایى دراین راستا قابل مطالعه هستند که عبارتند از: فرهنگ قرآن و عرفان, کلام, فلسفه, علم ژنتیک, پزشکى, هنر, زبان شناسى, مدیریت و… در راستاى تحقق این اهداف بلند, مرکز فرهنگ و معارف قرآن, صاحب نظران, قرآن پژوهان و دانش آموختگان حوزه هاى مزبور را به همکارى فرا مى خواند.
پی نوشت ها:
________________________________________
1.علم به معناى آگاهى و دانستن, در مقابل جهل و نادانى, اعتقاد یقینى مطابق با واقع در برابر جهل بسیط و مرکب و به مجموعه اى از قضایا که مناسبتى بین آنها در نظر گرفته شده و مجموعه قضایاى کلى اعم از حقیقى و اعتبارى و مجموعه قضایاى کلى حقیقى, حسى و تجربى (Science) اطلاق مى شود, و در عرصه رابطه قرآن و علوم و تدوین فرهنگ آن, علم به معناى علم تجربى اعم از انسانى و طبیعى درنظر گرفته مى شود. محمد تقى مصباح یزدى, آموزش فلسفه, 1/61, با اندکى تصرف 2.کلینى, محمد بن یعقوب, کافى, 1/59, باب الرد الى الکتاب و السنة و انه لیس شىء من الحلال و الحرام و جمیع مایحتاج الناس الیه و قد جاء فى کتاب و سنة. 3. همان, 1/60 و 7/158. 4. خسروپناه, عبدالحسین, کلام جدید, 335, با اندکى تلخیص و تطبیق. 5.اگر چه گروهى از فرهیختگان مسلمان اعتقاد دارند که همه علوم و معارف بشرى از ظواهر آیات قرآن به دست مى آید; براى نمونه مى توان به سخنان امام محمد غزالى و استاد جوادى آملى, البته با تبیینهاى مختلف اشاره کرد. عبدالحسین خسروپناه, کلام جدید, ص328 6. سوره یس , آیه 41ـ38; سوره نحل , آیه 89; سوره حجر , آیه 22; سوره یس , آیه 36 و…; سوره بقره , آیه 173. 7. فخررازى 14 آیه ازخود قرآن را به عنوان دلیل فهم پذیرى قرآن ذکر مى کند. التفسیر الکبیر, 2/3.
 

تبلیغات